من به عنوان یک دانشجوی اقتصاد که نیمی از دوران حرفه ای خود را در صنعت خودرو گذرانده ام، نه تنها مزایای صدور مجوز واردات خودرو را در شرایط فعلی کشور درک نمی کنم، بلکه فکر می کنم برای همه ارکان مربوطه مضر است. اقتصاد – به استثنای واردکنندگان. بنابراین، من توصیه می کنم این تصمیم را بررسی کنید.
همانطور که بیان شد، انگیزه اصلی موافقت با مجوز واردات، کمبود عرضه خودرو است که یقیناً درست است، زیرا تقاضای موثر خودروهای سواری در کشور بین یک میلیون، دو میلیون تا یک میلیون و پنج میلیون است. واحد در سال، پارسال تولید خودروسازان ایرانی در مجموع به نه میلیون دستگاه نرسید.
هیچ برنامه عملیاتی برای افزایش قابل توجه در سال جاری در دسترس نیست. بنابراین حداقل سه لک و حداکثر شش هزار دستگاه مازاد تقاضا وجود دارد.
تجربه نشان داده است که پتانسیل واردات خودروی ارزان و متوسط حدود پنجاه تا هفتاد هزار دستگاه است که اولاً حدود یک میلیارد دلار منابع ارزی نیاز دارد و ثانیاً از صدور مجوز تا تحویل. برای یک مشتری خودرو، ممکن است بیش از شش ماه طول بکشد. این واقعیت نشان می دهد که کسری عرضه جبران نخواهد شد. به عبارت دیگر، واردات حدود سه هزار دستگاه خودرو برای پاسخگویی به تقاضای اضافی نیاز دارد که اولاً عملاً غیرواقعی است و ثانیاً به حدود سه میلیارد دلار ارز نیاز دارد.
تجربه نشان داده است که دانش فنی خودرو و قطعات و تصور به دست آوردن این ارز از صادرات صحیح نیست.
با توجه به موارد فوق، کمبود عرضه ادامه خواهد داشت و در چنین مواردی هیچ انگیزه ای برای عرضه کننده برای کاهش قیمت یا افزایش کیفیت وجود ندارد. تجربه سه دهه اخیر نشان می دهد که تفاوت بین قیمت کارخانه و قیمت بازار، مانند سفته بازی و قرعه کشی، اگر نگوییم شدیدتر، حداقل یکسان خواهد ماند.
اصول اقتصادی بیان می کند که افزایش تولید و سرمایه گذاری زمانی قابل توجیه است که فناوری و نیروی کار ماهر، تقاضا برای محصولات، منابع مالی و مواد خام در دسترس باشد. آمارها نشان می دهد که همه اینها در صنعت خودروسازی ایران وجود دارد که در واقع بعید است. ماشین آلات، تجهیزات و سالن های تولید دو خودروساز بزرگ کشور به تنهایی توانایی تولید بیش از یک و نیم میلیون خودروی سواری در سال را دارد. صنعت قطعه سازی کشور نیز بسیار پیشرفته و توسعه یافته است که می تواند قطعات مورد نیاز برای تولید در این اندازه را تامین کند. با توجه به پتانسیل پیش فروش و گردش مالی حدوداً سه تریلیون تنی این صنعت، تامین بودجه برای افزایش تولید مشکل خاصی ایجاد نمی کند. خوب، مشکل کجاست؟
باید گفت مشکل صنعت خودروی ایران چه سیاست گذاری و چه اجرا، مدیریت در سطوح خرد و کلان است. این واقعیت به استثنای سال های دهه هفتاد و نود همواره ضربه سنگینی به این صنعت حیاتی وارد کرده است. سیاست گذاران اغلب به دلیل ظرفیت ناکافی یا بی ثباتی ناشی از بی ثباتی در سیاست گذاری، تدوین قوانین و مقررات مربوطه، صدور مجوز بیش از حد واردات، قیمت گذاری اجباری و چرخش مکرر مدیران در انجام این کار شکست می خورند. افزایش بهره وری در این صنعت.
در این زمینه فقط به ذکر دو نکته نیاز دارم تا تاکید کنم که صنعت خودروسازی داخلی پتانسیل حل این مشکل را دارد: طراحی و توزیع خودروهای زامند در اواسط دهه هفتاد و تولید بالای یک میلیون و پنجاه. هزار ماشین در سال های میانی.دو خودروساز بزرگ در دهه نود. شاید منتقدان خودروسازی داخلی با این ادعا مخالف باشند و به کیفیت خودروهای ساخت داخل اشاره کنند. این بنده نیز تا حدودی با منتقدان کیفیت خودرو همراه بوده است، اما باید به چند نکته اشاره کنم: کیفیت در درجه اول و در درجه دوم مدیریت است. در مقایسه با خودروهای کلاس کره ای و چینی ما در دهه 1970، اولین چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که صنعت خودرو و کسانی که در آن سال ها به طراحی و ساخت خودروهای ملی ادامه دادند، حرف های زیادی برای گفتن داشتند. مسدود شده در آن سال ها، باید پاسخگو باشد.
دوم اینکه اگر می خواهید خودروی اقتصادی وارد کنید باید توجه داشته باشید که خودروی پنج تا هفت هزار دلاری از خودروهای تولیدی خودروسازان بزرگ و کوچک داخلی چقدر است. حدود دویست میلیون تومان. خودشه. گاهی اوقات اشتباه می شود که خودروهای کلاس بنز و تویوتا تا دویست میلیون تومان قیمت دارند.
امروز اما پیشنهاد می شود برای عدم ورود ارز به خودروهای تولیدی – در شرایطی که وزارتخانه های کشاورزی، نیرو و بهداشت و حتی وزارت صمت گلایه دارند که اجازه نمی دهند، اقداماتی انجام شود. ارز خارجی کافی انتظار می رود خودروسازان بزرگ کشور در سال جاری تولید خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند – بسیار بالاتر از حد انتظار واردات – و به طور قابل توجهی کیفیت خودرو را بهبود بخشند. این یک آرزو نیست، بلکه یک واقعیت عینی و تجربی است که توسط مدیریت جامع ارائه شده است. بنابراین دستیابی به این هدف مستلزم تدوین و اجرای سیاستی موثر است که به اعتقاد این بنده در کشور وجود دارد. به همین دلیل فکر میکنم تنها راهحل، اعمال مدیریت شایسته در سیاستگذاری و اجرای آن است که البته مانند جراحی در برخی بخشهای بالادستی و پاییندستی صنعت است که میتواند دردناک، آسیبزا و سرنوشتساز باشد. سیستم باید ماه ها با این عوارض دست و پنجه نرم کند.
223227