بدون سانسور
-
فرهنگ و هنر
دانلود فیلم تگزاس ۳ کامل با لینک مستقیم و کیفیت بالا بدون سانسور
آفتابنیوز : فیلم ایرانی تگزاس ۳ به کارگردانی سید مسعود اطیابی، تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان و نویسندگی حمزه صالحی یک فیلم ایرانی در ژانر کمدی محصول سال ۱۴۰۲ و دنبالهٔ فیلم سینمایی تگزاس ۱ و تگزاس ۲ میباشد. در این فیلم بازیگرانی همچون سام درخشانی، پژمان جمشیدی، مهدی هاشمی و ژاله صامتی به ایفای نقش میپردازند. برای دانلود فیلم تگزاس ۳ به لینک زیر مراجعه کنید بازیگران فیلم تگزاس ۳ سام درخشانی، پژمان جمشیدی، گابریلا پتری، سید جواد هاشمی، نعیمه نظام دوست، سام نوری، سیاوش چراغی پور، ساعد هدایتی، محمدجواد جعفر پور، آدریانو تولوزا، داوود شیرعلی، حامد وکیلی و با هنرمندی مهدی هاشمی و ژاله صامتی داستان فیلم تگزاس ۳: بیچاره پله فوت کرده، ولی تگزاسیها دست از سرش بر نمیدارن. درباره فیلم تگزاس ۳: تگزاس ۳ فیلمی به کارگردانی سید مسعود اطیابی، تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان و نویسندگی حمزه صالحی محصول سال ۱۴۰۲ است. این فیلم دنبالهٔ فیلم سینمایی تگزاس ۱ و تگزاس ۲ است و در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۳ در سینماهای ایران اکران خواهد شد. دیگر عوامل فیلم تگزاس ۳ عبارتاند از: مدیر فیلمبرداری: علیرضا زریندست، تدوین: حسن ایوبی، آهنگساز: امیر توسلی، طراحی و ترکیب صدا: حسین ابوالصدق، صدابردار: امین میرشکاری، طراح گریم: محسن دارسنج، طراح صحنه: …
-
فرهنگ و هنر
دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور رایگان پی دی اف
رمان تقدیر خورشید اثر زهرا مفیدی است. رمان تقدیر خورشید داستان دختری است که از هویت خود خبری ندارد اما موقع ازدواج متوجه سرگذشت واقعی خود می شود. خلاصه ای از کتاب: خورشید پرستار دو کودک است و به واسطه ی شغلی که دارد با فردی به نام سیروان آشنا می شود…روزگار سیروان و پوریا را در مقابل یکدیگر قرار می دهد، این در حالی است که پدر خورشید در جهت حفظ منافعشرکت از ازدواج او با فرد مورد نظرش می گوید. اتاق بچه ها رو خیلی دوست داشتم…اتاقی تقریباً بزرگ با کاغذ دیواری سفید و گلهای یاسی، دو تا تخت سفید به همراه یه کمد بزرگ سفید که لباساشون داخلش قرار داشت.کنار تخت،یه خرس صورتی بزرگ با پاپیون قرم گذاشته بودن. یه میز کوچک بنفش هم داخل اتاق بود و قوری و فنجان اسباب بازی روی اون گذاشته شده بود. عکس بچه ها با قاب یاسی روی دیوار نصب شده بود.پرده های کوچک چهار خونه ی یاسی هم جلوی شیشه های یخ کرده ی پنجره ها آویزان بود… در حالی که به صحبت هاش گوش می دادم در ذهنم چهره ی اون آقا رو تصورمی کردم: فردی بسیار جدی، چهارشونه، مثل اژدهایی خشمگین که هر لحظه احتمال داره بهت حمله …