صلاحیت دادگاه صلح در دعاوی مالی

صلاحیت دادگاه صلح در دعاوی مالی

صلاحیت دادگاه صلح در دعاوی مالی، بر اساس قانون شوراهای حل اختلاف مصوب ۱۴۰۲، تا سقف یک میلیارد ریال تعیین شده است. این دادگاه با هدف تسهیل رسیدگی به پرونده های خرد و تسریع در حل و فصل اختلافات، نقش مهمی در نظام قضایی ایفا می کند و شناخت دقیق حدود صلاحیت آن برای اشخاص حقیقی و حقوقی ضروری است.

با تصویب قانون جدید شوراهای حل اختلاف در شهریور ماه ۱۴۰۲ و ابلاغ آیین نامه اجرایی آن در خرداد ۱۴۰۳، نهاد «دادگاه صلح» به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرده است. این تحول قانونی، چشم انداز جدیدی را برای رسیدگی به بخش قابل توجهی از دعاوی حقوقی، به ویژه پرونده های مالی با ارزش کمتر، ترسیم می کند. پیش از این، شوراهای حل اختلاف غالباً نقش سازشی داشتند، اما با این قانون، دادگاه صلح به عنوان یک مرجع قضایی با اختیار صدور رأی قطعی، مسئولیت های وسیع تری یافته است. این مقاله به بررسی جامع صلاحیت دادگاه صلح در دعاوی مالی، از جمله حد نصاب ریالی، موارد خاص، روند رسیدگی و قابلیت تجدیدنظرخواهی از آرای آن می پردازد تا کاربران با آگاهی کامل بتوانند دعاوی خود را پیگیری کنند.

فلسفه وجودی و جایگاه دادگاه صلح در نظام قضایی

ایجاد دادگاه صلح، گامی مهم در راستای بهینه سازی ساختار قضایی و افزایش کارایی آن است. این دادگاه با هدف کاهش حجم پرونده های ورودی به دادگاه های عمومی، تسریع در فرآیندهای دادرسی و ترویج فرهنگ صلح و سازش میان طرفین دعوا تاسیس شده است. فلسفه اصلی آن، ارائه یک بستر قضایی در سطح محلی است که بتواند اختلافات کوچک و متوسط را با سرعت و سهولت بیشتری حل و فصل کند و دسترسی به عدالت را برای عموم مردم فراهم آورد. در واقع، دادگاه صلح به عنوان یک مرجع قضایی تخصصی، بر پرونده هایی متمرکز می شود که از پیچیدگی کمتری برخوردارند و نیاز به رسیدگی طولانی مدت در دادگاه های عمومی ندارند.

تفاوت بنیادین دادگاه صلح با شورای حل اختلاف

با وجود اینکه نام «شورای حل اختلاف» در قانون جدید باقی مانده است، اما نقش و جایگاه این شوراها در مقایسه با دادگاه صلح، دچار تغییرات اساسی شده است. تفاوت اصلی و بنیادین این دو نهاد در ماهیت وظایف و اختیارات آن هاست:

  • شورای حل اختلاف: وظیفه اصلی شورا، «صلح و سازش» است. این شوراها عمدتاً نقش میانجی گر را ایفا می کنند و هدف آن ها، ترغیب طرفین به توافق دوستانه و حل اختلاف خارج از فرآیند دادرسی رسمی است. شورای حل اختلاف نمی تواند رأی صادر کند، بلکه در صورت حصول سازش، گزارشی اصلاحی تنظیم می کند که پس از تأیید قاضی دادگاه صلح، قابلیت اجرا پیدا می کند.
  • دادگاه صلح: این دادگاه، یک «مرجع قضایی» است که علاوه بر تلاش برای صلح و سازش، صلاحیت «رسیدگی و صدور رأی» را نیز دارد. اگر تلاش های شورا برای سازش به نتیجه نرسد یا طرفین تمایلی به سازش نداشته باشند، قاضی دادگاه صلح بر اساس قوانین و مقررات، به دعوا رسیدگی کرده و رأی قضایی صادر می کند. این رأی، در حدود صلاحیت های تعیین شده، می تواند قطعی و لازم الاجرا باشد یا قابلیت تجدیدنظرخواهی داشته باشد.

به این ترتیب، دادگاه صلح نقش قضایی و حکمیت نهایی را بر عهده دارد، در حالی که شورای حل اختلاف به عنوان یک نهاد مقدماتی و تسهیل کننده صلح و سازش عمل می کند و به نوعی بازوی مشورتی و سازشی دادگاه صلح به شمار می رود.

حدود صلاحیت دادگاه صلح در دعاوی مالی: نصاب و موارد خاص

یکی از مهمترین جنبه های قانون جدید شوراهای حل اختلاف، تعیین دقیق حدود صلاحیت دادگاه صلح در رسیدگی به دعاوی مالی است. این حدود، شامل یک نصاب کلی ریالی و همچنین برخی موارد خاص مالی می شود که برای شهروندان و فعالان اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است.

نصاب ریالی دعاوی مالی

بر اساس بند (۱) ماده (۱۲) قانون شوراهای حل اختلاف مصوب ۱۴۰۲، دادگاه صلح صلاحیت رسیدگی به «دعاوی مالی تا نصاب یک میلیارد (1,000,000,000) ریال» را داراست. این نصاب به معنای حداکثر مبلغ خواسته در دعوای مالی است که دادگاه صلح می تواند به آن رسیدگی کند.

نکات مهم در این خصوص:

  • تقویم خواسته: ملاک اصلی برای تعیین صلاحیت دادگاه صلح در دعاوی مالی، مبلغی است که خواهان در دادخواست خود به عنوان «خواسته» (یعنی آنچه از دادگاه می طلبد) تقویم کرده است. اگر این مبلغ از یک میلیارد ریال تجاوز نکند، دادگاه صلح صالح به رسیدگی است.
  • قابلیت تعدیل: طبق تبصره ذیل بند (۱) ماده (۱۲) قانون، رئیس قوه قضائیه اختیار دارد که نصاب مذکور را هر سه سال یک بار، با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می شود، تعدیل کند. این بند به منظور همگام سازی نصاب با تغییرات اقتصادی و نرخ تورم پیش بینی شده است.
  • مثال هایی از دعاوی مشمول: دعاوی مطالبه وجه، مطالبه اجرت المثل، مطالبه خسارات ناشی از قرارداد یا جرم (در صورتی که مبلغ خواسته از یک میلیارد ریال تجاوز نکند)، برخی دعاوی مربوط به سفته، چک و اسناد تجاری دیگر، در این دسته از صلاحیت قرار می گیرند.

دعاوی مالی ویژه در صلاحیت دادگاه صلح

علاوه بر نصاب کلی، قانون جدید به برخی دعاوی مالی خاص نیز اشاره کرده که در صلاحیت دادگاه صلح قرار می گیرند:

  1. دعاوی راجع به جهیزیه، مهریه و نفقه: دادگاه صلح صلاحیت رسیدگی به این دعاوی را «تا نصاب مقرر در بند (۱) این ماده (یک میلیارد ریال) در صورتی که مشمول ماده (۲۹) قانون حمایت خانواده مصوب 1391/12/1 نباشد» داراست. ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده، ناظر بر ثبت طلاق و لزوم تعیین تکلیف مهریه، نفقه و جهیزیه پیش از طلاق است. بنابراین، دعاوی مستقل مهریه، نفقه یا جهیزیه که در ارتباط با فرآیند طلاق و مشمول ماده ۲۹ نباشند، تا سقف یک میلیارد ریال در صلاحیت دادگاه صلح قرار می گیرند.
  2. دعاوی و درخواست های مربوط به تخلیه عین مستأجره و تعدیل اجاره بها: این دسته از دعاوی نیز، به جز دعاوی مربوط به سرقفلی و حق کسب یا پیشه یا تجارت، در صلاحیت دادگاه صلح هستند. هدف از این امر، تسریع در رسیدگی به اختلافات موجر و مستأجر در خصوص تخلیه و تعیین میزان اجاره بها است.
  3. اعسار از پرداخت محکوم به: در صورتی که دادگاه صلح به اصل دعوی (یعنی دعوای مالی که منجر به محکومیت شخص شده) رسیدگی کرده باشد، دعوای اعسار از پرداخت محکوم به (نشان دادن ناتوانی مالی برای پرداخت بدهی) نیز در صلاحیت همین دادگاه خواهد بود. این امر به هماهنگی و تسریع در فرآیند رسیدگی و اجرای احکام کمک می کند.

دادگاه صلح، به عنوان مرجع قضایی نوپا، رسیدگی به دعاوی مالی تا سقف یک میلیارد ریال را بر عهده دارد و در مواردی نظیر مهریه، نفقه و تخلیه عین مستاجره نیز صلاحیت رسیدگی دارد. این صلاحیت ها به منظور کاهش بار دادگاه های عمومی و تسریع در حل و فصل اختلافات طراحی شده اند.

در ادامه برای درک بهتر حدود صلاحیت دادگاه صلح در دعاوی مالی، جدول زیر را ملاحظه بفرمایید:

نوع دعوا حد نصاب صلاحیت دادگاه صلح (ریالی) ملاحظات
مطالبه وجه، اجرت المثل و خسارات تا 1,000,000,000 ریال ملاک، تقویم خواسته توسط خواهان است.
جهیزیه، مهریه و نفقه تا 1,000,000,000 ریال مشروط به عدم شمول ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده.
تخلیه عین مستأجره و تعدیل اجاره بها محدودیت ریالی ندارد به جز دعاوی سرقفلی و حق کسب و پیشه.
اعسار از پرداخت محکوم به محدودیت ریالی ندارد در صورتی که دادگاه صلح به اصل دعوی رسیدگی کرده باشد.

دعاوی مالی خارج از صلاحیت دادگاه صلح

با وجود دامنه وسیع صلاحیت دادگاه صلح در دعاوی مالی خرد، قانونگذار برخی موارد را به صراحت از شمول صلاحیت این دادگاه خارج کرده است. این استثنائات، عمدتاً ناظر بر دعاوی هستند که به دلیل پیچیدگی، اهمیت خاص یا لزوم رسیدگی تخصصی تر، در صلاحیت مراجع قضایی بالاتر قرار می گیرند. ماده (۱۱) قانون شوراهای حل اختلاف، به وضوح مواردی را ذکر می کند که «حتی با توافق طرفین قابل طرح در شورا نیستند» و به تبع آن، دادگاه صلح نیز صلاحیت رسیدگی به آن ها را ندارد. از جمله این موارد که با جنبه های مالی ارتباط دارند، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. دعاوی مربوط به حجر و ورشکستگی: پرونده های مربوط به حجر (محجوریت شخص از تصرف در اموال خود به دلیل صغر، جنون یا سفه) و ورشکستگی (اعسار تاجر یا شرکت تجاری از پرداخت دیون)، دارای ابعاد مالی و حقوقی پیچیده ای هستند که نیازمند رسیدگی تخصصی در دادگاه های عمومی هستند.
  2. دعاوی راجع به وجوه و اموال عمومی و دولتی و انفال: این دعاوی، به دلیل ماهیت عمومی و ارتباط با حقوق عامه و بیت المال، از صلاحیت دادگاه صلح خارج بوده و در مراجع قضایی خاص یا دادگاه های عمومی رسیدگی می شوند.
  3. اختلاف در اصل وقفیت و وصیت و تولیت: اگرچه این دعاوی ممکن است جنبه های مالی قابل توجهی داشته باشند (مانند اختلاف بر سر مالکیت موقوفات یا وصیت نامه، یا مدیریت اموال وقف)، اما به دلیل ماهیت خاص و حساسیت های فقهی و حقوقی، در صلاحیت دادگاه صلح قرار نمی گیرند.

یک نکته حائز اهمیت دیگر، در مورد ملاک «تقویم خواسته» است. در برخی موارد، خواهان ممکن است خواسته خود را با مبلغی کمتر از ارزش واقعی آن تقویم کند تا پرونده در دادگاه صلح رسیدگی شود. با این حال، اگر مشخص شود که بهای واقعی خواسته بیش از نصاب صلاحیت دادگاه صلح است، دادگاه می تواند قرار عدم صلاحیت صادر کند و پرونده را به مرجع صالح (دادگاه عمومی حقوقی) ارسال کند. بنابراین، ملاک اصلی، بهای واقعی خواسته است، هرچند تقویم خواهان در ابتدا مورد توجه قرار می گیرد.

همچنین، دعاوی مانند «الزام به تنظیم سند رسمی» که در بریف محتوایی و در کامنت های رقبا نیز مطرح شده بود، با توجه به ماهیت غیرمالی اصلی آن (هرچند ممکن است آثار مالی داشته باشد) و پیچیدگی های حقوقی مربوط به مالکیت و ثبت املاک، در صلاحیت دادگاه صلح نیست و در دادگاه های عمومی حقوقی رسیدگی می شود.

فرآیند رسیدگی به دعاوی مالی در دادگاه صلح

روند رسیدگی به دعاوی مالی در دادگاه صلح، با هدف تسریع و ساده سازی فرآیند، دارای مراحل مشخصی است که تفاوت هایی با روند دادرسی در دادگاه های عمومی دارد. این فرآیند دو مرحله اصلی «صلح و سازش» و «دادرسی و صدور رأی» را در بر می گیرد.

مرحله صلح و سازش (ارجاع به شورا)

یکی از ویژگی های بارز دادگاه صلح، تأکید بر حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات است. در این راستا، ماده (۱۲) قانون شوراهای حل اختلاف، امکان ارجاع پرونده به شورا را برای حصول سازش پیش بینی کرده است:

  1. نقش شورا در این مرحله: با رضایت طرفین دعوا، قاضی دادگاه صلح می تواند پرونده را برای حداکثر دو ماه به عضو یا اعضای شورا (که در دادگاه مستقر هستند) یا شعبه شورا یا میانجی گری ارجاع دهد. وظیفه شورا در این مدت، تلاش برای ایجاد توافق و صلح میان طرفین است.
  2. رضایت طرفین: ارجاع پرونده به شورا برای سازش، مشروط به رضایت هر دو طرف دعواست. مقام رسیدگی کننده مکلف است پیش از ارجاع، از عدم مخالفت طرفین اطمینان حاصل کند و شورا نیز باید آن ها را از حق مخالفت با ارجاع مطلع سازد.
  3. صدور گزارش اصلاحی و تأیید قاضی: در صورت حصول سازش ظرف مدت دو ماه، مراتب در صورت جلسه ای با عنوان «گزارش اصلاحی» ثبت می شود. این گزارش جهت اتخاذ تصمیم و تأیید به قاضی دادگاه صلح اعلام می شود. تأیید قاضی، به این گزارش اعتبار قضایی بخشیده و آن را لازم الاجرا می کند.
  4. تخفیف در هزینه دادرسی: یکی از مزایای حصول سازش، کاهش هزینه دادرسی است. در صورت سازش، هزینه دادرسی به نصف کاهش می یابد و مازاد آن به خواهان بازگردانده می شود، که این امر انگیزه ای برای طرفین جهت حل مسالمت آمیز اختلاف محسوب می شود.

مرحله دادرسی و صدور رأی

چنانچه مرحله صلح و سازش به هر دلیلی (عدم رضایت طرفین برای ارجاع، یا عدم حصول توافق در شورا) به نتیجه نرسد، پرونده به قاضی دادگاه صلح بازگردانده می شود تا وی مطابق با قانون، به موضوع رسیدگی کرده و مبادرت به صدور رأی نماید.

  • حضور رئیس یا دادرس علی البدل: دادگاه صلح با حضور رئیس یا دادرس علی البدل رسمیت یافته و به پرونده ها رسیدگی می کند.
  • امکان رسیدگی در ساعات غیراداری و روزهای تعطیل: برای تسریع در روند دادرسی، تبصره (۳) ماده (۱۲) قانون به دادگاه صلح اجازه می دهد که در ساعات غیر اداری یا در روزهای تعطیل نیز به دعاوی رسیدگی کند و استقرار آن در محل شورا بلامانع است. این انعطاف پذیری، به منظور افزایش سرعت و دسترسی پذیری عدالت طراحی شده است.

اجرای احکام دادگاه صلح

احکام صادر شده از دادگاه صلح، پس از قطعیت (یا تأیید در مرحله تجدیدنظرخواهی در صورت لزوم)، مطابق با قوانین و مقررات مربوط به اجرای احکام قضایی به مرحله اجرا درمی آیند. مسئولیت اجرای این احکام بر عهده مقامات قضایی (مانند واحد اجرای احکام) و ضابطین قضایی است. این فرآیند، مشابه با اجرای احکام سایر دادگاه ها، تضمین کننده تحقق عدالت و احقاق حقوق طرفین دعواست.

تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی از آرای دادگاه صلح در دعاوی مالی

یکی از دغدغه های اصلی در مورد دادگاه صلح، به ویژه در میان مخاطبان عام و حتی حقوقدانان، مسئله قطعیت یا قابلیت اعتراض به آرای صادره از این دادگاه است. قانونگذار با هدف حفظ سرعت و کارایی، اصل را بر قطعیت آراء قرار داده، اما استثنائاتی را نیز برای تضمین عدالت و امکان بازنگری در نظر گرفته است.

اصل قطعیت آراء و استثنائات تجدیدنظرخواهی

تبصره (۵) ماده (۱۲) قانون شوراهای حل اختلاف به صراحت بیان می دارد: «آرای دادگاه صلح، قطعی است مگر در موارد زیر که قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان است.» این بند شامل موارد مختلفی می شود که در حوزه دعاوی مالی، بند (الف) آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است:

  • بند (الف) مرتبط با دعاوی مالی: «دعاوی موضوع بند (۱) این ماده در صورتی که خواسته بیشتر از نصف نصاب مذکور در آن بند باشد.» با توجه به اینکه نصاب کلی دعاوی مالی در صلاحیت دادگاه صلح یک میلیارد ریال است، آرایی که در خصوص دعاوی مالی با خواسته «بیشتر از پانصد میلیون (500,000,000) ریال» صادر شده باشند، قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان هستند.

این بند، به نوعی توازن میان سرعت و دقت را برقرار می کند. پرونده های مالی با مبالغ کمتر از ۵۰۰ میلیون ریال (که اصطلاحاً دعاوی خردتر تلقی می شوند)، دارای آرای قطعی هستند تا از طولانی شدن فرآیند دادرسی جلوگیری شود. اما برای مبالغ بالاتر، حق تجدیدنظرخواهی محفوظ است.

موارد خاص قابل تجدیدنظر در امور مالی مرتبط

علاوه بر بند (الف)، برخی دیگر از بندهای تبصره (۵) ماده (۱۲) نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم با دعاوی مالی ارتباط دارند و آرای صادره در این موارد نیز قابل تجدیدنظرخواهی هستند:

  • موارد مذکور در بندهای (۲)، (۳) و (۴) ماده (۱۲): این موارد شامل دعاوی حقوقی تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق، دعاوی راجع به جهیزیه، مهریه و نفقه (تا نصاب یک میلیارد ریال) و دعاوی و درخواست های مربوط به تخلیه عین مستأجره و تعدیل اجاره بها (به جز سرقفلی و حق کسب و پیشه) می شوند. آرای صادره در تمامی این دعاوی قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان هستند، حتی اگر مبلغ مالی مشخصی نداشته باشند یا زیر نصاب ۵۰۰ میلیون ریال باشند.
  • دعوای اعسار از پرداخت محکوم به (بند ت): این بند تصریح می کند که آرای صادره در دعوای اعسار، مشروط به اینکه اصل دعوا (که منجر به محکومیت مالی شده) قابل اعتراض باشد، قابلیت تجدیدنظرخواهی دارند. یعنی اگر دعوای اصلی مالی بیش از ۵۰۰ میلیون ریال بوده و رای آن قابل تجدیدنظر باشد، رای مربوط به اعسار از آن نیز قابل تجدیدنظر خواهد بود.

برای وضوح بیشتر، جدول زیر خلاصه ای از قابلیت تجدیدنظرخواهی آرای دادگاه صلح در دعاوی مالی را ارائه می دهد:

نوع دعوا/موضوع حد نصاب مالی قابلیت تجدیدنظرخواهی مرجع تجدیدنظر
دعاوی مالی (بند ۱ ماده ۱۲) خواسته بیشتر از 500,000,000 ریال بله دادگاه تجدیدنظر استان
دعاوی مالی (بند ۱ ماده ۱۲) خواسته تا 500,000,000 ریال خیر (رأی قطعی است)
دعاوی جهیزیه، مهریه، نفقه (بند ۳ ماده ۱۲) تا 1,000,000,000 ریال بله دادگاه تجدیدنظر استان
دعاوی تخلیه و تعدیل اجاره بها (بند ۴ ماده ۱۲) محدودیت ریالی ندارد بله دادگاه تجدیدنظر استان
اعسار از پرداخت محکوم به (بند ۵ ماده ۱۲) محدودیت ریالی ندارد بله (اگر اصل دعوا قابل اعتراض باشد) دادگاه تجدیدنظر استان

فرجام خواهی از آرای دادگاه صلح در دعاوی مالی

مسئله فرجام خواهی از آرای دادگاه صلح، به دلیل ابهامات قانونی اولیه و تازه بودن نهاد، موضوع بحث و بررسی در محافل حقوقی بوده است. نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه به شماره ۱/۱۴۰۳/۵۵۸ مورخ 1403/09/04 به این ابهام پاسخ داده است.

بر اساس این نظریه و با استناد به ماده (۱۷) قانون شوراهای حل اختلاف (که آیین دادرسی دادگاه صلح را تابع قوانین حاکم بر دادگاه های حقوقی و کیفری می داند) و نیز صدر ماده (۳۶۷) قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی (که آرای قطعی دادگاه های بدوی را قابل فرجام خواهی می داند)، آرای دادگاه صلح تنها در یک حالت خاص قابل فرجام خواهی هستند:

  • «آرای دادگاه های صلح فقط نسبت به خواسته بیش از پانصد میلیون ریال که به جهت عدم تجدیدنظرخواهی قطعیت یافته اند، قابل فرجام خواهی است.»

این بدان معناست که اگر دعوای مالی در دادگاه صلح، بیش از ۵۰۰ میلیون ریال باشد (یعنی قابل تجدیدنظرخواهی باشد) اما طرفین از حق تجدیدنظرخواهی خود استفاده نکنند و رأی قطعی شود، در آن صورت، رأی مذکور قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور خواهد بود. این رویکرد، ضمن حفظ سرعت در پرونده های خرد، امکان بازنگری نهایی در دیوان عالی کشور را برای دعاوی با مبالغ بالاتر فراهم می آورد.

رای دادگاه صلح برای دعاوی مالی تا 500 میلیون ریال قطعی است، اما برای مبالغ بیش از آن، امکان تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان وجود دارد. فرجام خواهی نیز صرفاً برای آرای مالی بالای 500 میلیون ریال که قطعیت یافته اند، پیش بینی شده است.

تمایز دادگاه صلح با دیگر مراجع قضایی در دعاوی مالی

برای درک کامل جایگاه و کارکرد دادگاه صلح در دعاوی مالی، ضروری است که تفاوت های آن با سایر مراجع قضایی، به ویژه شورای حل اختلاف و دادگاه عمومی حقوقی، مشخص شود. این تمایزات در حوزه صلاحیت، ساختار، و تشریفات دادرسی نمود پیدا می کنند.

مقایسه با شورای حل اختلاف

همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، اصلی ترین تفاوت میان دادگاه صلح و شورای حل اختلاف در «نقش» آن هاست:

  • نقش سازشی در مقابل نقش قضایی: شورای حل اختلاف عمدتاً یک نهاد سازشی است و هدف اصلی آن، حل و فصل دوستانه اختلافات و جلوگیری از ورود پرونده به مراجع قضایی رسمی است. شورای حل اختلاف نمی تواند رأی قضایی الزام آور صادر کند. در مقابل، دادگاه صلح یک مرجع قضایی است که علاوه بر تلاش برای سازش، اختیار کامل صدور رأی و اجرای آن را دارد. در واقع، شورای حل اختلاف می تواند به عنوان بازوی صلح و سازش دادگاه صلح عمل کند و در صورت عدم حصول توافق، پرونده به قاضی دادگاه صلح ارجاع داده می شود تا به ماهیت دعوا رسیدگی کرده و رأی صادر کند.

مقایسه با دادگاه عمومی حقوقی

دادگاه عمومی حقوقی، مرجع اصلی و عام رسیدگی به دعاوی حقوقی است، مگر اینکه صلاحیت رسیدگی به موجب قانون به مرجع دیگری واگذار شده باشد. تفاوت های عمده دادگاه صلح با دادگاه عمومی حقوقی در دعاوی مالی عبارتند از:

  • تفاوت در نصاب مالی: مهمترین تمایز، در نصاب ریالی دعاوی مالی است. دادگاه صلح صرفاً صلاحیت رسیدگی به دعاوی مالی تا سقف یک میلیارد ریال را دارد، در حالی که دادگاه عمومی حقوقی به تمامی دعاوی مالی با مبالغ بالاتر از این نصاب رسیدگی می کند.
  • پیچیدگی پرونده ها: پرونده های ارجاعی به دادگاه صلح، معمولاً از پیچیدگی حقوقی کمتری برخوردارند. دعاوی که نیازمند تحقیقات وسیع تر، کارشناسی های متعدد، یا تفسیر پیچیده قوانین هستند، عموماً در صلاحیت دادگاه عمومی حقوقی قرار می گیرند.
  • تشریفات دادرسی: اگرچه آیین دادرسی دادگاه صلح تابع قوانین عمومی است، اما در عمل و با توجه به فلسفه وجودی آن (تسریع و تسهیل)، ممکن است تشریفات کمتری نسبت به دادگاه های عمومی داشته باشد. امکان رسیدگی در ساعات غیراداری و روزهای تعطیل نیز نمونه ای از این انعطاف پذیری است.

حل اختلاف صلاحیت (در صورت حدوث)

با توجه به تفاوت در حدود صلاحیت و تقسیم وظایف، ممکن است در عمل اختلافاتی در خصوص مرجع صالح به رسیدگی پیش آید. قانون جدید شوراهای حل اختلاف، مکانیزم هایی را برای حل این اختلافات پیش بینی کرده است:

  • بین دادگاه های صلح در یک استان یا با دادگاه های دیگر یک استان: در این موارد، حل اختلاف با دادگاه تجدیدنظر همان استان است.
  • بین دادگاه های صلح دو استان یا با دادگاه های دیگر دو استان: حل اختلاف بر عهده شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استانی است که مرجع قضایی آن استان آخرین قرار عدم صلاحیت را صادر کرده است.
  • با مراجع غیرقضایی: در مواردی که دادگاه صلح به صلاحیت مراجع غیر قضایی از خود نفی صلاحیت کند، پرونده برای تعیین صلاحیت به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال می شود و تشخیص آن مرجع لازم الاتباع خواهد بود.

نتیجه گیری

دادگاه صلح به عنوان نهادی نوین در ساختار قضایی کشور، با هدف تسهیل و تسریع در رسیدگی به بخش قابل توجهی از دعاوی حقوقی، به ویژه پرونده های مالی خرد، نقش حیاتی ایفا می کند. این دادگاه با صلاحیت رسیدگی به دعاوی مالی تا سقف یک میلیارد ریال و همچنین مواردی نظیر مهریه، نفقه و تخلیه عین مستاجره، بار سنگینی را از دوش دادگاه های عمومی برداشته و دسترسی به عدالت را برای شهروندان آسان تر می سازد.

آگاهی از حدود دقیق صلاحیت دادگاه صلح، تفاوت آن با شورای حل اختلاف و دادگاه های عمومی، و همچنین شناخت مکانیزم های تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی از آرای آن، برای هر فردی که با دعاوی مالی سروکار دارد، امری ضروری است. این اطلاعات به شما کمک می کند تا با انتخاب مرجع صحیح، از اتلاف وقت و هزینه جلوگیری کرده و پرونده خود را به نحو مؤثرتری پیگیری کنید. با توجه به پیچیدگی های گاه به گاه مسائل حقوقی، در موارد مبهم و پیچیده تر، توصیه می شود همواره با مشاوران و وکلای حقوقی مجرب مشورت نمایید تا از بهترین مسیر قانونی برای احقاق حقوق خود بهره مند شوید.