میزگرد آنا با گروه موسیقی «هوران» / پایانی
فضای موسیقی سنتی امروز ما حمایتی نیست، به همین دلیل هم هست که مخاطب در موسیقی سنتی در حال ریزش است و به طور طبیعی هم هنرمندان این بخش موسیقی را رها میکنند و به خیلیهایشان سمت پول میروند.
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ زهره سعیدی: در روزگاری که مخاطبان موسیقی پاپ با برگزاری کنسرتهای متعدد و متنوع خوانندگان این جنس از موسیقی ایرانی را جذب خود میکنند و انتخاب آنها را در دست میگیرند، گروههای بزرگ و متنوع دیگری نیز در سوی دیگر در انواع مختلف از موسیقیهای سنتی و تلفیقی نیز مشغول به فعالیت هستند.
گروه موسیقی «هوران»، به سرپرستی «بهروز قهاری»، یکی از گروههایی است که سالهای سال است با تکیه بر ظرفیت اشعار مولانا و به کارگیری گروه بزرگ دفنوازان و همخوانان، توانسته است آثاری را بر پایه تفکر تولید کند که همواره توجه مخاطبان به حوزههای موسیقی سنتی و تلفیقی را به خود جلب کرده است.
تالار وحدت تهران، ششم اردیبهشت ماه سال جاری، میزبان گروه موسیقی هوران، به سرپرستی و آهنگسازی «بهروز قهاری»، تهیهکنندگی «مجید فلاحپور»، خوانندگی «علیرضا جعفرزاده»، نوازندگی سنتور «فردین فیروزکوهی»، سه تار «مجتبی اسحاقی»، کمانچه «مونا سعیدی» و «امیرحسین عبداللهپور»، عود «ستاره مستفیضی»، تار «معصومه نژادحسن» و «فرخ حقیقی»، سنتورباس «ایلیا سعیدی»، پرکاشن «حامد جوهرستانی»، و حضور گروه کُر به سرپرستی «تانیا شیخ»، شد تا بار دیگر، این گروه بتواند «عاشقانههای مولانا» را با مخاطبانش مرور کند. بخشهایی از گفتوگوی خبرگزاری آنا با اعضای این گروه موسیقی پیشتر منتشر شده که از اینجا قابل مطالعه است و حال بخش نهایی صحبتهایشان را از اینجا دنبال میکنیم:
*لطفا درباره وضعیت گروههای موسیقی تحلیلتان را برایمان بگویید، اینکه آیا یک گروه موسیقی با چه چالشهایی روبه رو است؟
بهروز قهاری سرپرست گروه موسیقی هوران: در این زمینه نمیتوان به راحتی صحبت کرد. امروز خوانندگان بسیاری هستند که در حوزۀ موسیقی پاپ، کلیپهای خود را به شبکههای ماهوارهای میدهند تا آنها را پخش کنند، اما من اگر کلیپ اثرم را به یک شبکۀ ماهوارهای بدهم، ممنوعالکار خواهم شد و این موضوع خیلی جالب است که ما زمانی که با این پدیده مواجه میشویم، از خود میپرسیم که آیا مثلاً شعر دچار ایراد خاصی است و یا بازیگر ایراد دارد، اما دیگر خوانندگان در حوزۀ موسیقی پاپ، کلیپهای خود را در شبکههای ماهوارهای پخش میکنند و هیچ اتفاقی هم برای آنها نمیافتد این دست از خوانندهها، زمانی که قرار است یک کنسرت برگزار کنند، تمام تیم رسانهای و شبکههای ماهوارهای را همراه خود دارند و کلمات و اشعار را در ذهن مردم فرو میکنند.
الان من بیش از هجده سال است که قطعهای از مولانا به عنوان گذرگاه را در کنسرتهای خود اجرا میکنم، اما امسال برای گرفتن مجوز برای اجرای این قطعه دچار مشکل شدم، زمانی هم که دلیل را جویا شدیم، گفتند به این دلیل است که بیش از پانزده باز کلمه «مست» در آن تکرار شده است!
نکته دیگر از شما میپرسم امروز شما تیتراژ کدام یک از برنامهها، فیلمها یا سریالها را میبینید که از جنس موسیقی سنتی ایرانی باشد؟ میدانید که من چندین بار برای تیتراژ اقدام کردهام و زمانی که کار را تحویل دادهام، گفتهاند که این موسیقی مورد تأیید نیست، میپرسیم چرا، میگویند موسیقی شما موسیقی سنتی است و زمانی که میگوییم بگذارید این نوع از موسیقی در تیتراژ یک برنامه باشد، میگویند حداقل آن را اندکی تلفیق کنید که شنیداریتر شود.
انگار امروز هنرمند را هل میدهند به این سمت که به او بفهمانند این کاری که تو داری انجام میدهی، اشتباه است! امروز اگر بخواهیم در برنامۀ تلویزیون کشورهایی مانند ترکیه در بخش موسیقی پژوهش به عمل بیاوریم، اگر در مجموع ۲۰ شبکۀ موسیقی در این کشورها وجود داشته باشد، به خوبی خواهیم دید که ۱۰ شبکه موسیقی پاپ پخش میکند و ۱۰ شبکۀ دیگر موسیقی سنتی کشورشان را پخش میکند و این بدان معناست که همه چیز در سر جای خود قرار گرفته است که هر کس میخواهد موسیقی سنتی گوش میدهد و هر کس که میخواهد موسیقی پاپ گوش میدهد، اما ما اینجا تنها یک مسیر داریم و انتهای راه همین است و تو مجبور هستی که این جنس از موسیقی را گوش کنی.
*بزرگترین مشکلی که فضای موسیقی سنتی کشورمان با آن روبه روست را چه میدانید؟
قهاری: امروز فضای موسیقی سنتی ما حمایتی نیست، اگر مخاطب به خوبی به این عرصه نگاه کند به این نکته میرسد که فضای موسیقی سنتی، آنگونه که باید حمایت نمیشود. امروز با هر کس در حوزۀ موسیقی سنتی صحبت میکنید، به این نتیجه میرسید که مخاطب در موسیقی سنتی در حال ریزش است و پاسخی که به ذهن هنرمند موسیقی سنتی میرسد این است که این جنس از موسیقی را رها کند، چون او دیوانه است که موسیقی سنتی کار میکند!
متأسفانه این یک اتفاق ناگواردر حوزه موسیقی سنتی ایرانی است و یک هشدار برای ذائقه مخاطبان موسیقی ایرانی به شمر میآید. یکی از مهمترین دلایلی که من و گروه «هوران» را بر آن داشت تا دوباره در این فضا به فعالیت بپردازیم، این بود که با خود گفتیم موسیقی ما در حال نابودی کامل است، اما با سنگاندازیهای موجود، هنرمند از ادامه فعالیت در این زمینه ناامید میشود که مثلاً چرا باید دریافت مجوز برای ۴ شعر از مولانا بیش از ۴ ماه به طول بیانجامد و اینجاست که باید گفت که اگر این چند شعر مشکل دارد، باید از قبل اعلام شود که مابقی آثار مولانا مشکلی ندارد و گروهها میتوانند این اشعار را برای تولید اثر انتخاب کنند.
برای ما اتفاق افتاده که در روند تولید آثار این گروه، شعری انتخاب شده که پیش از این سه خواننده موسیقی پاپ برای اجرای آن مجوز گرفتند و آن را اجرا کردند، اما این گروه برای دریافت مجوز همین اثر با مشکل مواجه شده است.
*آقای جعفرزاده سوالی که درباره شما با هنرتان پیش میاید این است که با توجه به فضای موسیقی و پیشرفت هنرمندان خواننده در آن چرا شما به جای موسیقی سنتی به سمت و سوی موسیقی پاپ نرفتید؟
علیرضا جعفرزاده، خوانندۀ گروه «هوران»: من خوانندگی را از سن شش سالگی در کنار خانواده و پدرم که یکی از افراد فعال فرهنگی و آیینی کشور است، شروع کردم بنابراین از کودکی به این سمت سوق پیدا کردم. مسیر من، مسیر موسیقی سنتی بود و علاقه، کار و تخصص من در این رشته بوده است.
الان شرایط طوری شده که خواننده به سمت آهنگسازی که میرود از او میپرسند چقدر پول داری؟ بهرحال نداشتن پول، رابطه، آشنا و ارتباط گرفتن با فردی که بتواند ورود او را به موسیقی پاپ تسهیل کند همه از مواردی است که شاید من هم به سمت پاپ نرفتهام. پول و رابطه در پلههای نخست کاری قرار دارد. من دانشجویی بودم که خودم کار میکردم و خرج دانشگاه، زندگی، کلاسها و کارم را خودم پرداخت میکردم و پس از این پله، خودم هنر را شروع کردم، اما باید گفت تصمیمگیران و تصمیمسازان در حوزۀ موسیقی در کشور، فعالیت موسیقی را به سمتوسویی بردهاند که زمانی که خواننده به سراغ آهنگساز میرود، تنها از او میپرسد که چقدر پول داری؟ سالهای ابتدایی انقلاب و دهه شصت زمانی که یک خواننده برای تولید اثر به یک آهنگساز مراجعه میکرده تنها هنر او را میدیدند و با او کار میکردند، اما الان اینطور نیست.
امروز ما در گروه هوران همۀ کار را با هم جلو میبریم، هر چند که تمام زحمات مالی به گردن بهروز قهاری است، اما حقیقت این است که ما هرگز نگفتهایم که مثلاً این هزار تومان را میگیریم و این کار را انجام میدهیم، بلکه همه گفتهایم که حالا کار را جلو ببریم و هر چه که شد، میخوریم، نشد هم نمیخوریم؛ اما فرق دهۀ ۷۰ به این طرف، این شده است که شما، زمانی که به سراغ هر کسی برای تولید اثر میروید، نمیگویند چقدر هنر دارید، میگویند چقدر پول دارید؛ بنابراین امروز، هیچکس دنبال هنر، دارایی شخصیتی و کاراکتر و شخصیت هنرمند نیست و همه تو را پول میبینند و تنها میگویند که چقدر پول داری، همان را بده تا همان قدر برای تو کار انجام بدهم.
من هنرجویی داشتم که تنها پس از گذشت ۳ ماه از من پرسید که مثلاً اگر من بروم و با فلان موزیسین معروف پاپ کار کنم، معروف و مشهور میشوم؟ من، خطاب به او گفتم که چرا، تو که امروز حتی اسم خودت را هم نمیتوانی بگویی و بخوانی و به من پاسخ داد که این فرد، با دریافت ۱۵۰ میلیون تومان، افراد را در صفحۀ شخصی خود در فضای مجازی به مخاطبان معرفی میکند و من هم گفتم اگر که میبینی میخواهی معروف شوی، برو؛ بنابراین فضا به گونهای طراحی و ساخته شده که مهم نیست فرد کیست و آیا دارای هنری موسیقایی است یا نه و این که فرد، چه اندازه هنر دارد، در تولید آثار موسیقی مطلقاً اهمیتی ندارد. من همواره عاشق موسیقی سنتی بودهام و همواره دوست داشتم که بر روی صحنه، در کنار نوازندگان تار، سهتار و عود بنشینم و از این فضا استفاده کنم و شاید هم روزی در ذائقۀ من تغییری به وجود بیاید، اما امروز من این آدمم.
*به نظر شما هم موسیقی دچار مافیا شده است؟
بله قطعا حیف است، الان به هر مملکتی که بروید، میبینید که سازها و ملودیهای خودشان را در کافهها میزنند و میخوانند، مثل ترکیه، ارمنستان و تاجیکستان، از در و دیوار از فرهنگ و تمدن خود استقبال میکنند. اما فقط ما هستیم که توی سر فرهنگ و هنر خود میزنیم وگرنه در مسیر فرهنگ موسیقی ما چیزی جز عشق، معرفت، خداشناسی و حقیقت نیست. به طور مثال در بسیاری از آئینهای مذهبی، شعر «من مست میعشقم» خوانده میشود، اما متأسفانه در بسیاری از موارد، وجود کلمۀ مست در شعر، دریافت مجوز قطعۀ موسیقی را دچار مشکل کرده است.
اسپانسر پول خود را صرف حمایت از گروه موسیقی سنتی نمیکند
*آقای فیروزکوهی از چالشهای تولید اثر موسیقیایی در کشور بگویید؟
فردین فیروزکوهی، آهنگساز: به نظرم برخی ممیزیهای سلیقهای در حوزه موسیقی و شعر کار ما را سخت میکند. با تعداد بسیار زیادی از نوازندگان، همخوانان و اعضایی که دارد، تهیهکنندهای ندارد و تهیهکنندۀ آن، خود سرپرست گروه یعنی «بهروز قهاری» است که تمرینات، رفتوآمدها، گرفتن سالن، گرفتن مجوز و هر آن چیزی که در گروه اتفاق میافتد، اسپانسری آن بر عهدۀ «بهروز قهاری» است.
امروز، اسپانسر هم برای گروههای موسیقی وجود دارد، اما ذخیرۀ مالی خود را صرف گروه موسیقی سنتی نمیکند، سرمایهگذاری برای گروههای موسیقی سنتی برای سرمایهگذار، بازگشت مالی ندارد و مثلاً سالن، تنها سالن را در اختیار گروه میگذارد و از گروه میخواهد تا کنسرت خود را اجرا کند و سالن را ترک کند و اصلاً کاری به این موضوع ندارد که سالن صدا دارد یا نه، نور دارد یا نه و یا حتی گروه بر روی استیج جا میشود یا نه.
در مواردی سالن حتی برق برای اجرا نداشته است و گروه مجبور شده تا با موتور برق روی صحنه برود و گروه پس از آن، با انتقادات بسیار زیادی مواجه شده است که مثلاً چرا نوازندۀ ساز بر روی صحنه عرق کرده است. باید پرسید چرا نوازنده بر روی صحنۀ سالنی که برق ندارد، نور ندارد، صدا ندارد، کولر ندارد و سیستم سرمایش و گرمایش ندارد، چرا باید به او انتقاد کرد و باید گفت که در این شرایط، من نوازنده در حین اجرا، صدای ساز خود و صدای خواننده را نمیشنوم. منِ نوازنده، بر روی صحنه در شرایطی هستم که نمیتوانن ۱۰۰درصد توانایی خودم را به درستی نشان بدهم.