به گزارش «مبلغ»- لویی ماسینیون یکی از مهمترین محققان تاریخ و ایرانشناس فرانسوی محسوب می شود که به عنوان یک اسلام شناس این دین را به صورت عمیق شناخت و توانست فهم جدیدی از اسلام به غرب معرفی کند تا آنجا که به وی باید عنوان بنیانگذار مطالعات تصوف اسلامی و ایرانی داد.
شادروان دکتر منوچهر مرتضوی در ضمیمه پنجم از کتاب مهم «مکتب حافظ» خاطره آخرین دیدار خود با ماسینیون را این چنین روایت میکند: « خاطره آخرین دیدارم با لویی ماسینیون، در آغاز فصل تابستان که هنوز طراوت بهار نشاطانگیز محسوس و هوای عطرآگین کوی و برزن و بیشهها و بوستانهای پاریس فرحبخش و بادگلبیز بود، پس از چهل سال در برابر چشم دل مجسم است. در این دیدار ( سوم ژوئیه ۱۹۶۰ م ) در موسسه تتبعات اسلامی، دفتر کار ماسینیون، پس از گفتگوی نسبتاً کوتاهی درباره مسائل خصوصی و متفرقه و طرح ملاحظاتی در مورد بعضی نکات مربوط به مصطلحات فنی عرفان و تصوف طبق معمول دامنه سخن به عشق و شوق و شهود حلاج و ، به قول خود حلاج و همچنین استاد محقق فرانسوی Roger Arnaldez ، به « دین صلیب » کشید. ماسینیون با شوق و هیجانی که ظاهراً هنگام سخن گفتن درباره مسائل مورد علاقه خود داشت درباره ماهیت عشق و سکر و جذبه و جهات فطری و شهودی و معرفتالنفسی احساس و اعتقاد حلاج و سر « اناالحق » و اشراف وی به سرنوشت شخصی و حالت او هنگام « بر دار کشیده شدن و بر سر دار » و مطالب محرف و متشابه در منابع اشاراتی کوتاه و بلیغ کرد. اگرچه مجال تنگ بود پرسیدم « آیا ممکن است سوال کنم جولان اندیشه و توجه استاد اکنون در کدام عرصه یا عرصههاست؟ »
پاسخ ماسینیون غیر قابل پیشبینی و حدس و گمان بنده بود، گفتند : «مدتهاست به ( حضرت ) فاطمه میاندیشم، دختر پیغمبر اسلام. شخصیت استثنایی او مرا تحت تاثیر قرار می دهد و ابعاد شخصیت و صفاتش شگفتآور و شوقانگیز مینماید. عمر کوتاه و دشواریهای زندگی پر نشیب و فراز او شامل نکات باریک و حاکی از نیروی فوقالعادهی بالقوهای است که تاثیرش در نشأت و جریان بعضی حوادث و مسائل آن زمان و تاریخ اسلام نباید مورد غفلت باشد. حدود و میزان این تاثیر و ارزش ویژگیهای فاطمه هنوز نیاز به بررسی و تأمل فروان دارد.» ( نقل به مضمون ).
ماسینیون و حکمت و عرفان و تاریخ و حلاج و حضرت فاطمه! بیگمان سیر اندیشه و امعان نظر و جولان علمی و شوقی در چنین فضاهای بیکران و عرصههای پرمخاطره پیش و بیش از هر چیز خود سلوکی عارفانه و موهبت و همتی مجذوبانه محسوب میشود. بنده پیش از این دیدار آگاهی قابل توجهی ( جز آنچه در ضمن مطالعات عمومی پیشین ایشان دیده بودم ) درباره تأمل و تحقیق ماسینیون در این باره نداشتم ولی آنچه در این سطور عرض کردم بیکموکاست مطالبی بود که شنیدم و نمی دانم در این مقوله ( در سالهای آخر ) چه نوشتهاند یا در یادداشتهای باقیمانده از ایشان از این موضوع که ظاهراً در آخرین سالها عمیقأ بدان میاندیشیدهاند چه مطالب تازهای منعکس است؟ … »