عصری که در آن زندگی می کنیم، عصر انفجار اطلاعات و فناوری است. بنابراین، دسترسی انسان به اطلاعات در این عصر، به مراتب سریع تر، آسان تر و فراوان تر از گذشته شده است. اطلاعاتی که امروزه کودکان کسب می کنند، تنها از طریق معلم و کلاس درس نیست. در واقع کودکان و نوجوانان در این عصر، بخش اعظمی از اطلاعات و تجربیات خود را به صورت آزاد، غیر رسمی و خارج از محیط مدرسه به دست می آورند. پس معلم باید برای درک چگونگی یادگیری فراگیران، علاوه بر یادگیری هایی که در محیط مدرسه اتفاق می افتد، تجربیات و آموزش هایی را که در خارج از مدرسه اتفاق می افتد نیز در نظر داشته باشد.
توجه کنید، بیشتر اوقاتِ دانش آموزان در خارج از مدرسه گذرانده می شود. در این اوقات، هر یک از آن ها با توجه به امکانات، علاقه ها و استعدادهایشان، می توانند به طور آزاد، مهارت ها و اطلاعات متعددی را به طور غیر رسمی کسب کنند که بر پیشرفت تحصیلی و عملکردشان در مدرسه، تأثیر بسزایی داشته باشد. آشنایی با تأثیرات آموزش غیر رسمی که دانش آموزان گاه به صورت ارادی و گاه به صورت تصادفی کسب می کنند، معلمان را در طراحی و انتخاب فعالیت های آموزشی، روش های تدریس، مدیریت کلاس و راهبردهای یادگیری کمک می کند. خوشبختانه امروزه برای خرید موارد خاصی نظیر لباس لاک پشت های نینجا جدید، کار سختی را نداشته و نیازی نیست که زمان زیادی را در بازار به جستجوی آن صرف کنید.
آموزش و یادگیری غیررسمی
متخصصان تعلیم و تربیت در مورد آموزش غیر رسمی، تعریف ها و تقسیم بندی های متعددی ارائه کرده اند که ذکر همه ی آن ها در این مقاله نمی گنجد. به طور کلی می توان یادگیری غیر رسمی را به دو دسته تقسیم کرد:
الف) ارادی
در نوع اول فرد تصمیم می گیرد که در نوعی فعالیت یادگیری اعم از یک دوره ی آموزشی، مطالعه ی مجله و روزنامه و کتاب، سمینار، بازدید از موزه و غیره، شرکت کند. در واقع در این نوع از آموزش ها، موضوع یادگیری توسط فراگیرنده انتخاب می شود. یادگیری ارادی را نیز می توان به دو دسته تقسیم کرد: حالت اول هنگامی رخ می دهد که فرد خودش مسئولیت آموزش و یادگیری اش را به عهده می گیرد، مثل زمانی که تصمیم می گیریم به مطالعه ی مطلبی خاص و یا کسب مهارتی بپردازیم. امروزه نوجوانان و بزرگ سالان از این نوع آموزش به علت تنوع در شیوه ها و ابزارهای آموزشی، بسیار استقبال می کنند.
حالت دوم زمانی است که فرد بنا به دلایلی تصمیم می گیرد در یک دوره ی آموزشی مثلاً کلاس زبان خارجه، رایانه و نقاشی شرکت کند. در این حالت، اگر چه موضوع یادگیری توسط فرد تعیین می شود، اما روش ها، ابزارها و نحوه ی ارائه ی آموزش، توسط فرد یا افراد دیگر انتخاب و ارائه می شود. برخی از کارشناسان به این قبیل آموزش ها، آموزش نیمه رسمی می گویند.
ب) یادگیری غیر ارادی یا اتفاقی
این نوع یادگیری به صورت تصادفی صورت می گیرد. مانند زمانی که شما یک کانال تلویزیون را به تصادف انتخاب می کنید و با برنامه ای مواجه می شوید که در یک زمینه، اطلاعاتی به شما ارائه می دهد. یا هنگامی که با یکی از دوستان خود صحبت می کنید و او به طور تصادفی شما را از موضوعی مطلع می سازد. این قبیل یادگیری ها چون بدون هدف قبلی کسب می شوند، غالباً کم عمق اند و سریع فراموش می شوند، اما گاهی در ذهن فرد جرقه هایی ایجاد می کنند و او را به مطالعه در زمینه ای خاص تشویق می کنند. در واقع این نوع یادگیری بیشتر می تواند در ایجاد انگیزه ی فرد برای آموزش و یادگیری مفید باشد.
تأثیر آموزش های غیر رسمی بر پیشرفت تحصیلی
تجربیاتی که دانش آموزان از آموزش های غیر رسمی به دست می آورند، می تواند تأثیر چشم گیری بر پیشرفت تحصیلی و آموزش رسمی آن ها داشته باشد. آگاهی معلم از تجربیات کودکان و نوجوانان می تواند، در شناسایی علاقه و استعدادهای دانش آموزان و هم چنین انتخاب روش تدریس و راهبردهای یادگیری، کمک شایانی به او کند. معلم می تواند در اوقات آزاد از دانش آموزان بخواهد در مورد چگونگی گذران اوقات خود در خارج از مدرسه صحبت کنند. مثلاً اگر دانش آموزی در اوقات فراغت خود به جمع آوری صدف ها، انواع سنگ ها و دیگر کلکسیون ها می پردازد، از وی بخواهید آن ها را به کلاس بیاورد و برای دیگر دوستانش شرح دهد. می گردد. سپس عناصر و مصداق های هر یک از این آموزش ها در جامعه کنونی مشخص می گردد.
آموزش مستقیم و غیرمستقیم کودکان یعنی چه؟
آموزش مستقیم هدفی خاص و محدود دارد که در آن کودک باید مفهومی معین را یاد بگیرد و آن را با مفاهیم قبلی ذهن خود مربوط کند و از آن در مسائلی که برایش پیش می آید بهره بگیرد. مثلاً آموزگار حرف «ن» را به کودک می آموزد؛ او باید آن را یاد بگیرد و کلماتی را که در آنها حرف «ن» بکاررفته است بخواند و بنویسد ودر همه جا آن را باز شناسد، یا از راه مشاهده های گوناگون دریابد که گیاه از دانه می روید؛ بتواند دانه را باز بشناسد، آن را بکارد و اهمیت دانه را از نظر زندگی گیاهی دریابد.
آموزش مستقیم یعنی
- بچه را مجبور کنیم به یادگیری مفاهیمی که حتی شاید به آنها علاقمند نباشد
- به طور مستقیم از او بخواهیم در فلان کلاس شرکت کند
- تا آخر سال چند شعر حتی کودکانه حفظ کند
- شهرهای مختلف ایران بعلاوه بناهای باستانی هر شهر را بشناسد
- همسایگان شمالی، جنوبی، شرقی و غربی ایران را بشناسد
- به کلاس های ورزشی خاصی که مطابق میل کودک نیست مثل شطرنج، ژیمناستیک و … برود
- در کلاس های زبان برای کودکان زیر ۷ سال شرکت کرده و الفبای انگلیسی به همراه لغاتی از زبان انگلیسی یا فرانسه را فرا بگیرد
- حتما کتاب هایی با مفاهیم خاص و درس های آموزنده بخواند
در آموزش مستقیم از کودک می خواهند که از راه های مختلف (مکتوب، شفاهی و عملی) دانسته های خود را بازگو کند؛ در واقع بدین گونه از او به طور مستقیم امتحان گرفته می شود و با نمره دادن میزان دانسته های او را می سنجند. در آموزش مستقیم کودک مقید و محدود است. باید بنشیند، مشاهده کند، گوش بدهد، یاد بگیرد، تمرین کند و در چهارچوب معین فعالیت داشته باشد. در اقلب موارد نه تنها از طریق آموزش مستقیم کودک چیزی نمی آموزد بلکه در برابر آموزش مستقیم از طرف مربی، والدین، خانواده و حتی مدرسه جبهه گیری هم می کند و در بهترین حالت فقط از ترس پدر و مادر به این نوع آموزش تن می دهند. فقط تنها چند کلیک با خرید لباس گربه سیاه فاصله دارید. پس از تکمیل سبد خرید سفارشات شما مشتریان عزیز در اسرع وقت ارسال خواهد شد.
آموزش غیرمستقیم کودکان چیست ؟
درآموزش غیر مستقیم هدف، وسعت پیدا می کند ومفاهیم، متعدد و گوناگون می شوند. هر کودکی، هر چقدر که بخواهد و بتواند، کشف می کند و یاد می گیرد. محدوده ای برای او تعیین نمی شود. کودک در فعالیت ها، بیشر آزادی دارد. آموزش برایش جنبه بازی و سرگرمی پیدا می کند. می تواند خود برنامه اش را تنظیم کند و پرسش های گوناگون در زمینه آنچه فهمیده و کشف کرده است مطرح کند. ارزشیابی از دانسته های او نیز غیر مستقیم انجام می شود. آنچه در گفت و گو، یا فعالیت های انفرادی و گروهی از او دیده می شود کافی است. امتحان و نمره ای در کار نیست. آموزش پیش از دبستان را در بیشتر کشورهای جهان، نوعی آموزش غیر مستقیم می دانند. حتی در بسیاری از کشورها کوشش دارند آموزش دبستانی را هم به طور کامل، یا دست کم قسمتی از آن، را غیر مستقیم کنند.
به طور کلی، آموزش غیر مستقیم با روحیه جستجو گر و کنجکاو و فعال کردن، سازگارتر است و کودک را به شوق و ذوق بیشتری برای اکتشاف یادگیری بر می انگیزد؛ با رشد بدنی او نیز مناسب تر است، زیرا از نشستن بیش از اندازه او جلوگیری می کند و او را به حرکت و فعالیت وا می دارد. با یاد گرفتن به معنای واقعی نیز هماهنگی بیشتر دارد، چه تنها توانایی درک و علاقه مندی کودک سبب می شود که میزان یادگیری او گسترش یابد. لحظه ای را تصور کنید که گربه ای را برای مشاهده به کودکستان آورده اید؛ بی درنگ کودکان به دور گربه جمع می شوند. دست و پا و بدن او را لمس می کنند، و با سوالات زیر روبرو می شوند:
- گربه چه می خورد؟
- کجا می خوابد؟
- چگونه از درخت بالا و پایین می رود؟
- چرا می تواند از فاصله های زیاد به بالا بپرد؟
- چرا همیشه با پا به زمین می افتد؟
- چرا شب چشم هایش می درخشد؟
- سبیل هایش برای چیست؟
- از چه خوشش می آید؟
- چرا وقتی که به پشتش دست می کشیم، خر خر می کند؟
- چرا خودش را می لیسد؟
- چرا زبانش زبر است؟
- چگونه و در چه مواقعی بچه هایش را از جایشان بیرون می آورد؟
- چگونه از خود و بچه هایش دفاع می کند؟
- دشمنش کیست؟
- چگونه بچه می زاید؟
- بچه هایش چه شکلی هستند؟
- چه می خورند؟
- چطور موش شکار می کند؟
- و ده ها سوال دیگر .
در آموزش غیر مستقیم، به همه این سوالات می توان جواب داد. برای این گونه آموزش می توان برنامه ی مشاهده و فعالیت تنظیم کرد و بچه ها را به تفکر و مشاهده دقیق تر واداشت. بدین ترتیب، به سادگی می توان دید که چگونه آموزش غیر مستقیم با روحیه جستجوگر و کنجکاو و فعال کودک سازگارتر است، او را به شوق و ذوق بیشتری برای اکتشاف و یادگیری بر می انگیزد؛ با رشد بدنی او نیز مناسب تر است، زیرا از نشستن بیش از اندازه ی او جلوگیری می کند و او را به حرکت و فعالیت وا می دارد.
در آموزش غیر مستقیم مشاهده یک حیوان، فرصتی برای یادگیری وسیع تر، غنی تر و همه جانبه ایجاد می کند و از همان ابتدا ارتباط کودک را به طور کامل با محیط اطرافش برقرار می کند. همان گربه سبب می شود که کودک به حیوانات علاقه مند شود و به مشاهده و کشف چگونگی زندگی آنها بپردازد، و طرز رفتار با حیوانات را بیاموزد. ست دختر کفشدوزکی هم در بازار وارد شده و در سایزهای مختلف، و جنس های چهارفصل برای سنین مختلف از 4 سال گرفته تا 7 و 9 سال وجود دارد.