به گزارش آوای البرز امانی السروجی پژوهشگر حوزه علوم سیاسی در تحلیلی در نشریه السیاسه وابسته به موسسه الاهرام مصر نوشت: به طور خلاصه روز یکشنبه هشتم دسامبر نظام بشار اسد سقوط کرد. پس از آن مخالفان بدون مواجه شدن با هیچ گونه مقاومت جدی کنترل شهر حمص را در دست گرفتند. پس از آن در حالی که تقریبا هیچ اثری از نیروهای نظام سوریه نبود وارد دمشق پایتخت این کشور شدند. پس از آن هم آزادی دمشق را اعلام کرد. در این زمان بود که بشار اسد سوریه را ترک و به روسیه فرار کرد. پس از آن ابومحمد الجولانی قدرت را در دست گرفت.
حال پس از ذکر این مقدمه به بررسی اوضاع داخلی سوریه پس از سقوط نظام اسد می پردازیم. سوریه با چالش های داخلی پیچیده ای مواجه است که اقتضا می کند به طور جدی و فراگیر در سطوح مختلف بررسی شود. این چالش ها شامل چالش های امنیتی اقتصادی و اجتماعی می شود. عبور از هر یک از این چالش ها فرصتی برای تغییر پیش می آورد اما موانع بزرگی هم وجود دارند که فرآیند بازسازی و برقراری ثبات در سوریه را با اخلال مواجه می کنند. در بعد امنیتی خلا ساختار حکومتی می تواند زمینه ساز افزایش نفوذ شبه نظامیان و گروه های مسلح داخلی و منطقه ای شود؛ گروه هایی که از همان آغاز جنگ سعی داشتند کنترل بخش هایی از کشور را به دست بگیرند. این خلا همچنین می تواند منجر به بروز درگیری میان گروه های مخالف مختلف شود. هرچند بدر جاموس رئیس هیئت مذاکره کننده مخالفان {دولت پیشین} سوریه تاکید کرد مرحله بعدی مرحله سازندگی است نه انتقام گیری و همچنین بر اهمیت گفتگو میان همه طرف ها برای تشکیل دولت ملی تاکید کرد اما واقعیت موجود احتمالا پیچیده تر خواهد بود. بعید است متحد کردن گروه های سیاسی مختلفِ درگیر در سوریه کار آسانی باشد. تازه اختلافاتِ میان گروه های سیاسی و نظامی مانند اختلافات میان هیئت تحریرالشام و ارتش ملی سوریه و اختلافات میان مخالفان مسلح سوری نیز این روند را تهدید خواهد کرد.
پس از سقوط نظام اسد احتمالا اختلافات میان هیئت تحریرالشام و ارتش ملی سوریه نه فقط برسر سلطه نظامی بلکه برسر ایدئولوژی و دیدگاه های سیاسی نیز بالا می گیرد زیرا هیئت تحریرالشام که به دنبال تحمیل یک دیدگاه اسلامی جهادی است احتمالا خود را رو در روی ارتش ملی سوریه می یابد که نماینده یک ایدئولوژی ملی گرایانه تر و میانه روتر عربی است و از سمت ترکیه حمایت می شود. این نشانگر وجود شکاف عمیق میان دو طرف است. در این میان کردها به خصوص نیروهای سوریه دموکراتیک {قسد} به عنوان طرف سوم یک چالش مضاعف به وجود می آورند زیرا کردها که به دنبال تشکیل دولت خودمختار یا حتی نهاد فدرالی در شمال سوریه هستند دیدگاهی سیاسی را در پیش می گیرند که کاملا با مسیر هیئت تحریرالشام یا ارتش ملی سوریه تعارض دارد.
پیش بینی می شود سوریه شاهد مرحله گذاری باشد که در آن انتخابات آزاد برگزار شود اما این روند پر از چالش خواهد بود. تنوع گروه های مسلح دستیابی به توافق فراگیر درباره نحوه برگزاری انتخابات را مشکل خواهد کرد به همین علت لازم خواهد شد یک چارچوب قانونی جدید برای برگزاری انتخابات ترسیم شود. همچنین یک قانون اساسی جدید تنظیم شود که حقوق سیاسی همه شهروندان سوریه از جمله کردها را تضمین کند. در این جا پرسش هایی درباره نقش هیئت تحریرالشام و محمد الجولانی در انتخابات پیش می آید. در شرایط کنونی و به ویژه با توجه به این که جامعه بین الملل و ایالات متحده نام هیئت تحریرالشام را به عنوان سازمان تروریستی ثبت کرده اند ایفای هرگونه نقشی دشوار به نظر می رسد.
یکی از چالش های اصلی آینده سوریه بازگشت پناهندگان است. برای این که پناهندگان به بازگشت ترغیب شوند باید به آنان تضمین های امنیتی داده شود. باید تضمین داده شود که از آنان در برابر هرگونه تعرض احتمالی چه از طرف وابستگان نظام سابق و چه از طرف گروه های مسلحی که احتمالا کنترل برخی مناطق را در دست می گیرند محافظت می شود. پناهندگان برای ترغیب شدن به بازگشت به تضمین های اقتصادی هم نیاز دارند تا پس از بازگشت راهی برای امرار معاش داشته باشند. زیرساخت چندین منطقه به طور کامل تخریب شده است به همین علت بازگشت به زندگی عادی برای پناهندگان آنهم بدون کمک مالی برای بازسازی مناطق خسارت دیده ایجاد فرصت های شغلی و ارائه خدمات اولیه سخت می شود.
بازسازی سوریه نیازمند سرمایه گذاری های هنگفت است. چندین سال جنگ اقتصادی فروپاشیده برجای گذاشته که نیازمند رونق همه جانبه است. طبق گزارش های بانک جهانی در سال ۲۰۲۴ وخامت اوضاع اقتصادی سوریه ادامه خواهد یافت. همچنین پیش بینی می شود تولید ناخالص داخلی ۱ ممیز ۵ دهم درصد افت کند و تورم به ۹۳ درصد برسد. براین اساس پروسه بازسازی نیازمند همکاری بین المللی گسترده کشورهای کمک کننده سازمان های بشردوستانه و دولت جدید است. این پروسه شامل بازسازی شهرها و زیرساخت های مهم مانند مدارس و بیمارستان ها و بهسازی شبکه برق و آب می شود.
سوریه برای تشکیل ارتش ملی یکپارچه نیز با چالش مواجه خواهد شد. علت این امر واگرایی منافع قدرت های داخلی و خارجی تنوع اقوام و فرقه ها در سوریه و حضور شبه نظامیان مسلح وابسته به جناح های متعدد است. هم این ها احتمالا مانع ادغام شدن در ارتش یکپارچه می شود. در نتیجه این امر احتمالا مناطق نفوذ متعدد در سوریه شکل می گیرد که برخی تحت کنترل گروه های مسلح تحت حمایت ترکیه و کشورهای دیگر و برخی دیگر تحت کنترل گروه های کرد است.
سقوط نظام اسد در سوریه نقطه عطف مهمی در موازنه قدرت در منطقه خواهد شد زیرا ابرقدرت های منطقه از جمله ایران ترکیه روسیه و آمریکا درصدد بازتعریف راهبردها و تقویت نفوذ خود در سوریه برخواهند آمد و همین مسئله آغازگر تحولات بنیادین در روابط منطقه ای خواهد بود. هر یک از این کشورها در سوریه منافع راهبردی دارند و این منافع بر تعیین چارچوب های ائتلاف های آینده موثر خواهد بود.
ایران:
ایران بزرگترین هم پیمان نظام سوریه بود و نظام اسد یک متحد راهبردی مهم در پروژه منطقه ای ایران بود. سقوط اسد ضربه سنگینی به منافع راهبردی ایران خواهد زد به گونه ای که تا حد زیادی نفوذ خود را در سوریه از دست خواهد داد یعنی پایگاه راهبردی مهمی که با کمک آن می توانست حضور نظامی و سیاسی خود را در منطقه تقویت کند از دست داد. همچنین از دست دادن کنترل خاک سوریه برای ایران به معنای از دست دادن یکی از محورهای مهمی است که از آن برای اجرای راهبرد خود در مقابله با قدرت های متخاصم منطقه ای و جهانی مانند عربستان و اسرائیل استفاده می کرد. براین اساس ایران برای حفظ موازنه قدرت خود در منطقه به مشکل خواهد خورد.
افزون بر این سقوط اسد بر توانایی ایران برای هماهنگ شدن با متحدان منطقه ای خود مانند حزب الله لبنان و گروه های تحت حمایت این کشور در عراق تاثیر منفی خواهد گذاشت. ایران از سوریه به عنوان گذرگاه انتقال کمک های نظامی و لجستیک استفاده می کرد. پس از فروپاشی نظام سوریه ایران این گذرگاه مهم و حیاتی را از دست خواهد داد و همین امر قدرتش را برای حمایت تسلیحاتی و مالی از متحدانش کم خواهد کرد.
روسیه:
سقوط اسد ضربه بزرگی به منافع راهبردی روسیه در سوریه وارد کرد. مسکو روی ماندن نظام اسد حساب زیادی باز کرده بود. این نظام فقط یک متحد نظامی نبود بلکه روسیه تلاش می کرد سوریه را به پایگاهی راهبردی تبدیل کند تا نفوذش را در منطقه دریای مدیترانه تقویت کند. پایگاه های نظامی روسیه در طرطوس و حمیمیم در سیاست روسیه برای گسترش حضور نظامی در منطقه نقش مهمی دارند. مسکو پس از سقوط نظام اسد برای حفظ این پایگاه ها با مشکل جدی مواجه خواهد شد همین مسئله سبب می شود دنبال دستیابی به تفاهم با کشورهای جهان و منطقه برود تا ادامه حضور نظامی خود را در سوریه تضمین کند. روسیه همچنین احتمالا به دنبال همکاری با ترکیه می رود تا به موضعی مشترک دست پیدا کند که ثبات منطقه را تضمین و منافع روسیه را حفظ کند زیرا ترکیه به خاطر موقعیت جغرافیایی تاثیرگذار و روابطی که با بسیاری از گروه های مخالف سوریه دارد می تواند بر روند امور تاثیر بگذارد. روسیه از طریق همکاری با ترکیه می تواند به شکل گیری راهکارهای سیاسی کمک کند و با انعطاف پذیری بیشتری به حضور نظامی خود در خاک سوریه پایبند بماند.
ترکیه:
سقوط نظام بشار اسد پیش روی ترکیه به عنوان حامی اول مخالفان سوریه فرصتی طلایی قرار می دهد به گونه ای که می تواند نفوذ خود را در مناطق شمال و شمال شرق سوریه تقویت کند. موفقیت گروه های مخالف در تشکیل دولتی که نماینده همه اقشار مردم سوریه باشد عاملی سرنوشت ساز در برقراری ثبات در سوریه و تضمین منافع ترکیه است. این توافق به ترکیه این امکان را خواهد داد که به بازسازی کمک کند روابط اقتصادی و سیاسی خود را با سوریه جدید تقویت و روند بازگشت داوطلبانه پناهندگان سوری را به کشورشان تسهیل کند. همه این ها از فشارهای داخلی بر ترکیه کم و ثبات اجتماعی و اقتصادی این کشور را تقویت خواهد کرد.
با این وجود پرونده کردها یک چالش اصلی برای آنکارا باقی خواهد ماند. نیروهای کرد تحت حمایت جامعه بین الملل احتمالا در سایه خلا حکومتی در سوریه تلاش می کنند نفوذ خود را در شمال شرق سوریه افزایش دهند؛ به خصوص اگر حمایت آمریکا از نیروهای کرد ادامه پیدا کند که در این صورت ترکیه نگران شکل گیری دولت مستقل کردها نزدیک مرزهایش خواهد شد. براین اساس ترکیه با تقویت حضور نظامی و سیاسی خود در مناطق مرزی به تلاش برای مقابله با نفوذ کردها ادامه خواهد داد. همچنین تلاش خواهد کرد با حکومت جدید سوریه هماهنگ شود تا این تهدیدها را مهار و امنیت ملی خود را تضمین کند.
درصورتی که مخالفان به توافق مطلوب نرسند و به درگیری های داخلی کشیده شوند احتمالا ترکیه با سناریویی پیچیده مواجه می شود که شامل ادامه هرج و مرج در مرزهای این کشور و سرازیر شدن موج جدید پناهندگان است. همین مسئله مانع تحقق اهدافش خواهد شد. براین اساس موفقیت مخالفان در ارائه الگوی حکومتی پایدار و جامع ضامن اصلی پرهیز از هرج و مرج و شراکت راهبردی طولانی مدت ترکیه و سوریه جدید است.
آمریکا:
سقوط نظام بشار اسد یک تحول بزرگ در سوریه است. پیش بینی می شود ایالات متحده با احتیاط و با طمانینه موضع گیری کند تا بتواند اوضاع را از نزدیک زیرنظر بگیرد. اولویت اول واشنگتن مقابله با تهدید احتمالی ناشی از هسته های خفته تشکیلات داعش خواهد بود به ویژه این که فروپاشی نظام {اسد} احتمالا یک خلا امنیتی به وجود می آورد که به داعش اجازه می دهد نیروهای خود را در مناطق پراکنده سوریه بازآرایی کند. ایالات متحده که فرماندهی ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش را برعهده داشته است هرگز مایل به دیدن بازگشت داعش به صحنه نخواهد بود. همین مسئله آمریکا را وادار خواهد کرد نظارت امنیتی خود را افزایش دهد و چه بسا حمایت از نیروهای داخلی مانند نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) را نیز افزایش دهد که در واقع یک شریک مهم در مقابله با داعش محسوب می شوند.
بر این اساس امنیت اسرائیل درصدر فهرست اولویت های سیاست منطقه ای آمریکا باقی خواهد ماند. با سقوط نظام اسد احتمالا هرج و مرج به وجود می آید و این هرج و مرج نفوذ گروه های مسلح را افزایش می دهد و یک تهدید مستقیم برای اسرائیل به وجود می آید. پیش بینی می شود واشنگتن به هماهنگی با متحدان منطقه ای خود ادامه دهد تا ثبات جبهه جنوبی سوریه را تضمین کند و مانع هرگونه تنش آفرینی در مرزهای مشترک با اسرائیل شود.
برهمین اساس احتمالا ایالات متحده سراغ حمایت از اقداماتی می رود که تشکیل دولت جدید سوریه را با این قید که بتواند امنیت را کنترل کند جلوی هرج و مرج را بگیرد و در مخالفتش با گفتگو با هیئت تحریرالشام تجدید نظر کند تضمین کند. ایالات متحده همچنین نفوذش را در مناطق راهبردی شمال و شرق سوریه حفظ خواهد کرد. اساس سیاست آمریکا این خواهد بود که جلوی هر تحولی که ممکن است امنیت ملی این کشور یا ثبات متحدانش را در منطقه تهدید کند بگیرد و حضورش را به عنوان یک طرف مهم در ترسیم مجدد آینده سوریه تقویت کند.
نکته پایانی:
سقوط نظام بشار اسد نقطه عطف تاریخی در روند تحولات سوریه است زیرا فرصتی واقعی برای تشکیل دولت جدید بر پایه دموکراسی به وجود می آورد و مردم سوریه را با یک چالش بزرگ مواجه می کند و آن عبور از نزاع ها و چند دستگی های دیرینه ای است که این کشور را از پا درآورده است. موفقیت در این امر مستلزم همکاری همه گروه ها و جریان های سیاسی است.
سقوط نظام بشار اسد بر موازنه قدرت در منطقه تاثیر مستقیم خواهد گذاشت به گونه ای که ابرقدرت هایی مانند روسیه ایران و ترکیه درصدد بازتعریف راهبردهای خود برخواهند آمد تا از منافع خود در سوریه محافظت کنند. در همین حال جامعه بین الملل با آزمون واقعی حمایت کافی از مردم سوریه مواجه است اما بزرگترین چالش ایجاد موازنه میان منافع متنوع و ضد و نقیض کشورهای منطقه و جهان است. همچنین باید این تضمین داده شود که منافع مردم سوریه و حق آنان در بهره مندی از زندگی شرافتمندانه و با ثبات اولین اولویت باشد. مدیریت خردمندانه این تحولات و استفاده از فرصت پیش آمده برای تشکیل دولت فراگیر و مستقل دو عاملی است که آینده سوریه را در چند سال آینده رقم خواهد زد.
*مترجم: منصوره کاظمینی
۳۱۱۳۱۱