وقتی زن درخواست طلاق بدهد مهریه تعلق میگیرد

وقتی زن درخواست طلاق بدهد مهریه تعلق میگیرد

بله، حتی اگر زن درخواست طلاق دهد، مهریه به او تعلق می گیرد، مگر اینکه خود زن در فرایند طلاق (مانند طلاق خلع) مهریه یا بخشی از آن را بذل کرده باشد. این حق ذاتی زن است که با وقوع عقد نکاح مالک آن می شود.

در نظام حقوقی ایران، مهریه از جمله مهم ترین و بنیادین ترین حقوق مالی زن محسوب می شود که به محض جاری شدن صیغه عقد نکاح، زن مالک آن می گردد و می تواند هر زمان که بخواهد، آن را از همسرش مطالبه کند. این حق، فارغ از اراده مرد یا حتی تقاضای طلاق از سوی زن، پابرجا می ماند و ماهیت مستقل خود را حفظ می کند. با این حال، پیچیدگی ها و ظرایف قانونی متعددی در خصوص نحوه مطالبه و میزان تعلق مهریه وجود دارد که آگاهی از آن ها برای هر دو طرفین نکاح ضروری است. این مقاله به بررسی جامع این موضوع می پردازد که آیا وقتی زن درخواست طلاق بدهد مهریه به او تعلق می گیرد یا خیر، و شرایط حقوقی و استثنائات مرتبط با آن را تشریح می کند.

مهریه چیست و جایگاه قانونی آن در حقوق ایران چگونه است؟

مهریه، که در متون فقهی و حقوقی به آن «صداق» نیز گفته می شود، مالی است که شوهر در هنگام عقد نکاح یا پس از آن، به همسر خود می پردازد یا متعهد به پرداخت آن می شود. این حق، که ریشه در آموزه های اسلامی و سنت های دیرینه دارد، در قانون مدنی ایران نیز به رسمیت شناخته شده و از حمایت های قانونی ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی از تعیین مهریه، تضمین استقلال مالی و پشتوانه ای برای زن در طول زندگی مشترک و پس از آن، به ویژه در صورت جدایی، است.

تعریف مهریه و مبانی قانونی آن (ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی)

بر اساس ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی ایران، «به مجرد عقد، زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.» این ماده به وضوح بیان می دارد که مالکیت زن بر مهریه، مستقل از زمان دریافت فیزیکی آن، از لحظه انعقاد عقد نکاح محقق می شود. به عبارت دیگر، زن از همان ابتدا صاحب مهریه تعیین شده است و این حق، صرفاً یک تعهد برای مرد نیست، بلکه یک حق مالکانه برای زن محسوب می گردد. این ماده، اساس و ستون فقرات حمایت از حقوق مالی زن در خصوص مهریه است و به او امکان می دهد تا حتی در صورت عدم تمکین یا بروز اختلافات زناشویی، حق خود را بر مهریه محفوظ بدارد.

انواع مهریه و ویژگی های هر یک

مهریه در حقوق ایران به انواع مختلفی تقسیم می شود که هر یک دارای شرایط و احکام خاص خود هستند. شناخت این تفاوت ها برای درک دقیق تر حقوق زن در زمان درخواست طلاق اهمیت دارد:

  1. مهرالمسمی: این نوع مهریه، مالی است که زوجین با توافق یکدیگر، مقدار و نوع آن را در حین عقد نکاح یا پیش از آن تعیین می کنند و این توافق در سند ازدواج ثبت می گردد. مهرالمسمی باید دارای ارزش مالی، معلوم و معین، قابل تملک و مشروع باشد. بیشترین پرونده های مهریه مربوط به همین نوع است و وقتی زن درخواست طلاق بدهد مهریه عندالمطالبه از همین نوع است.
  2. مهرالمثل: در مواردی که مهریه در عقد نکاح تعیین نشده باشد یا تعیین آن باطل باشد، اما نزدیکی بین زوجین واقع شده باشد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود. مقدار مهرالمثل با توجه به وضعیت زن، جایگاه اجتماعی او، عرف و عادت جامعه، و وضع مالی مرد تعیین می شود و معمولاً توسط کارشناس دادگاه ارزیابی می گردد.
  3. مهرالمتعه: اگر در عقد نکاح مهریه تعیین نشده باشد و قبل از نزدیکی، مرد همسر خود را طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه است. مقدار مهرالمتعه با توجه به وضعیت مالی مرد تعیین می شود و هدف آن جبران ضرر و زیان زن از بابت عدم بهره مندی از مهریه است.
  4. مهریه عندالمطالبه: این نوع مهریه، رایج ترین شکل مهریه در ایران است. به این معنا که زن می تواند هر زمان که بخواهد، آن را از مرد مطالبه کند و مرد مکلف به پرداخت آن است. توانایی مالی مرد در زمان مطالبه، تأثیری بر حق زن ندارد، مگر اینکه مرد برای پرداخت آن به اعسار استناد کند.
  5. مهریه عندالاستطاعه: در این حالت، پرداخت مهریه منوط به توانایی مالی مرد است. به این صورت که زن برای مطالبه مهریه باید ابتدا توانایی مالی مرد را در دادگاه اثبات کند. این نوع مهریه، بار اثبات را بر عهده زن قرار می دهد و وصول آن می تواند پیچیده تر باشد.

درک این تقسیم بندی ها به روشن شدن این مسئله کمک می کند که در صورت درخواست طلاق از سوی زن، نحوه مطالبه و میزان مهریه با توجه به نوع آن چگونه خواهد بود.

حقوق زن بر مهریه حتی با درخواست طلاق: قاعده و استثنائات

یکی از سؤالات کلیدی و رایج در مبحث حقوق خانواده، این است که آیا درخواست طلاق از سوی زن، حق او را بر مهریه ساقط می کند یا خیر. پاسخ صریح و قانونی به این سؤال، بر اساس اصول حقوقی و فقهی، منفی است. اما این قاعده کلی، دارای استثنائاتی است که آگاهی از آن ها برای هر دو طرفین ضروری است.

اصل عدم تاثیر درخواست طلاق بر حق مهریه

اصل بر این است که مهریه، مالی است که به محض وقوع عقد نکاح به ملکیت زن در می آید و حق مالکیت او بر این مال، با اراده یا عدم اراده او برای ادامه زندگی مشترک از بین نمی رود. بنابراین، صرف درخواست طلاق از جانب زن، دلیلی برای عدم تعلق مهریه یا کاهش آن نیست. چه طلاق از جانب مرد باشد، چه از جانب زن (مانند طلاق به دلیل عسر و حرج) و چه به صورت توافقی، حق مهریه زن اصولاً پابرجاست. این نکته بنیادی، پشتوانه محکمی برای حقوق مالی زنان در فرآیند جدایی است و بر این واقعیت تأکید دارد که وقتی زن درخواست طلاق بدهد مهریه او از بین نمی رود.

موارد تاثیرگذار بر میزان یا تعلق مهریه

با وجود اصل کلی فوق، شرایط خاصی وجود دارد که می تواند بر میزان یا حتی تعلق مهریه به زن تأثیر بگذارد. این موارد، استثنائاتی بر قاعده کلی محسوب می شوند که در ادامه به تفصیل بررسی می گردند:

طلاق قبل از نزدیکی (عدم دخول) و نصف مهریه

یکی از مهم ترین استثنائات، مربوط به طلاق پیش از وقوع نزدیکی (دخول) است. ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی در این خصوص مقرر می دارد: «هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلاً داده باشد، حق دارد مازاد از نصف را عیناً یا مثلاً یا قیمتاً استرداد کند.»

این ماده به وضوح بیان می کند که در صورت عدم نزدیکی، حق زن بر مهریه کامل ساقط شده و او تنها مستحق نصف مهریه تعیین شده است. حتی اگر زن تمام مهریه را قبل از طلاق دریافت کرده باشد، مرد حق دارد نصف آن را بازپس گیرد. این حکم هم در مورد طلاق از سوی مرد و هم در مورد طلاق از سوی زن صدق می کند. فلسفه این ماده، جلوگیری از تضرر مرد در صورتی است که زندگی مشترک قبل از تحقق کامل آن، به پایان رسد. همچنین، در صورت فسخ نکاح قبل از نزدیکی نیز، زن مستحق مهریه نخواهد بود، مگر در موارد خاص مانند فسخ به دلیل عنن بودن (ناتوانی جنسی) مرد که در این حالت نصف مهریه به زن تعلق می گیرد.

بذل مهریه در طلاق خلع و مبارات

طلاق خلع و مبارات، دو نوع طلاق هستند که در آن ها زن با کراهت شدید از مرد، مالی را به او می بخشد (بذل می کند) تا مرد راضی به طلاق شود. این نوع طلاق ها عموماً با درخواست طلاق از سوی زن اتفاق می افتد و از مهم ترین مواردی هستند که بر مهریه زن تأثیر می گذارند. در اینجا، وقتی زن درخواست طلاق بدهد مهریه او، یا بخشی از آن، به عنوان فدیه (عوض طلاق) به مرد واگذار می شود:

  • طلاق خلع: در این طلاق، زن به دلیل کراهت از شوهر، مالی را به او می بخشد تا طلاق بگیرد. این مال می تواند تمام مهریه، بخشی از آن، یا حتی مالی بیش از مهریه باشد. زن با بذل مهریه، رضایت مرد را برای طلاق جلب می کند.
  • طلاق مبارات: این نوع طلاق زمانی رخ می دهد که کراهت بین هر دو زوجین متقابل باشد (هر دو از یکدیگر کراهت داشته باشند). در این حالت نیز زن مالی را به مرد می بخشد، اما میزان این مال نباید بیشتر از مهریه باشد.

در طلاق خلع و مبارات، زن مهریه یا بخشی از آن را به مرد می بخشد تا رضایت او را برای جدایی جلب کند؛ این بذل مهریه، تنها موردی است که مستقیماً بر حق مهریه زن در صورت درخواست طلاق از جانب او اثر می گذارد.

نکته مهم این است که طلاق خلع و مبارات، طلاق بائن محسوب می شوند؛ یعنی مرد در دوران عده حق رجوع به زن را ندارد. اما زن می تواند در دوران عده به آنچه بذل کرده (مهریه یا فدیه) رجوع کند. در صورت رجوع زن به بذل مهریه، طلاق از نوع بائن به طلاق رجعی تبدیل شده و مرد حق رجوع به زن را خواهد داشت.

بطلان عقد نکاح و تاثیر آن بر مهریه

عقد نکاح ممکن است به دلایلی باطل باشد، مانند ازدواج با محارم، عدم وجود شرایط صحت عقد (مثل عدم اهلیت طرفین)، یا وجود موانع شرعی و قانونی. ماده ۱۰۸۹ قانون مدنی مقرر می دارد: «هرگاه عقد نکاح بین زوجین به دلیلی باطل بوده و بین آن ها نزدیکی واقع نشده باشد، زن حق مهر ندارد و اگر در صورت جهل به بطلان، نزدیکی واقع شده باشد، زن مستحق مهرالمثل است.»

این بدان معناست که اگر عقد نکاح از ابتدا باطل باشد و نزدیکی نیز صورت نگرفته باشد، اساساً مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد. حتی اگر زن مهریه را دریافت کرده باشد، مرد می تواند آن را استرداد کند. اما اگر زن از بطلان عقد بی خبر بوده و نزدیکی واقع شده باشد، او مستحق مهرالمثل خواهد بود.

فوت یکی از زوجین پیش از تعیین مهریه و نزدیکی

یکی دیگر از مواردی که می تواند بر تعلق مهریه تأثیر بگذارد، فوت یکی از زوجین است. بر اساس ماده ۱۰۸۸ قانون مدنی، «اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد، زن مستحق هیچ گونه مهری نمی باشد.»

این ماده صراحتاً بیان می کند که در صورت فوت هر یک از زوجین پیش از تعیین مهریه (در عقدی که مهر تعیین نشده بود) و قبل از وقوع نزدیکی، حق مهریه برای زن ایجاد نمی شود. اما اگر پس از فوت یکی از زوجین و قبل از تعیین مهر، نزدیکی واقع شده باشد (در عقدی که مهر تعیین نشده بود)، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و ورثه زن می توانند آن را مطالبه کنند. این موارد نشان می دهند که حتی وقتی زن درخواست طلاق بدهد، این موارد استثنایی نیز وجود دارند.

تصورات نادرست رایج درباره موانع تعلق مهریه در طلاق از سوی زن

در جامعه، تصورات نادرست و برداشت های غلطی در خصوص شرایطی که ممکن است حق مهریه زن را ساقط کند، وجود دارد. بسیاری از افراد به اشتباه گمان می کنند که برخی از رفتارها یا شرایط خاص، می تواند مانع تعلق مهریه به زن شود. این تصورات، اغلب ریشه در عرف یا برداشت های غیرحقوقی دارد. در این بخش، به بررسی دو مورد از رایج ترین این تصورات می پردازیم که هیچ تأثیری بر حق مهریه زن ندارند، حتی وقتی زن درخواست طلاق بدهد.

عدم تمکین (نشوز) زن و حق مهریه

یکی از تصورات بسیار رایج این است که اگر زن از همسر خود تمکین نکند (نشوز کند)، حق مهریه او ساقط می شود. این باور، کاملاً اشتباه و خلاف قانون است. «تمکین» در حقوق خانواده به دو دسته تقسیم می شود:

  • تمکین عام: شامل اطاعت از شوهر در امور کلی زندگی، سکونت در منزل مشترک و ایفای وظایف زناشویی.
  • تمکین خاص: به انجام وظایف زناشویی مربوط می شود.

در صورتی که زن بدون دلیل موجه از تمکین خودداری کند، ناشزه محسوب می شود. پیامد اصلی نشوز زن، عدم تعلق نفقه به اوست، نه سلب حق مهریه. به عبارت دیگر، مرد تنها می تواند از پرداخت نفقه به زن ناشزه خودداری کند، اما حق زن بر مهریه، به عنوان یک حق مالی مستقل و ناشی از عقد نکاح، به قوت خود باقی است. بنابراین، حتی اگر زن ناشزه باشد و درخواست طلاق دهد، مهریه به او تعلق می گیرد و مرد مکلف به پرداخت آن است.

این تمایز مهم بین نفقه و مهریه، از اصول بنیادین حقوق خانواده ایران است. نفقه، حق مستمر زن در طول زندگی مشترک و مشروط به تمکین اوست، در حالی که مهریه، حق ثابت و ازلی زن است که از لحظه عقد، مالک آن می شود و هیچ ارتباطی به ایفای وظایف زناشویی یا تمکین ندارد. بسیاری از پرونده ها با همین ابهام به دادگاه ارجاع می شوند، با این تصور که نشوز می تواند مانع پرداخت مهریه شود، در حالی که این تصور، فاقد وجاهت قانونی است.

تاثیر خیانت زن بر مهریه

یکی دیگر از تصورات نادرست، مربوط به تأثیر خیانت زن بر حق مهریه اوست. در اذهان عمومی، گاه چنین برداشت می شود که اگر زن مرتکب خیانت شود، حق او بر مهریه از بین می رود. این تصور نیز به طور مستقیم، صحیح نیست و مبنای قانونی ندارد. خیانت زن، یک جرم اخلاقی و گاه حقوقی است که می تواند مبنای درخواست طلاق از سوی مرد قرار گیرد یا به عنوان دلیلی برای اثبات عسر و حرج مرد در دادگاه مطرح شود، اما مستقیماً و خود به خود، باعث سلب حق مهریه از زن نمی گردد.

مهریه، همان طور که پیشتر ذکر شد، با عقد نکاح به مالکیت زن درمی آید و ماهیتی مستقل از روابط اخلاقی یا سوءرفتارهای احتمالی دارد. در صورتی که زن خیانت کند، مرد می تواند به دلیل عسر و حرج یا اثبات کراهت از ادامه زندگی، درخواست طلاق دهد. در این شرایط نیز، زن همچنان حق مطالبه مهریه خود را دارد. البته، در صورت طلاق توافقی یا زمانی که زن برای طلاق خود (مانند طلاق خلع) مالی را به مرد می بخشد، ممکن است به دلیل فشارهای اجتماعی یا تمایل به جدایی سریع تر، از بخشی از مهریه خود صرف نظر کند، اما این به معنای سلب قانونی حق مهریه به دلیل خیانت نیست.

بنابراین، این باور که وقتی زن درخواست طلاق بدهد مهریه او در صورت خیانت ساقط می شود، از نظر حقوقی بی اساس است. دادگاه ها در مواجهه با پرونده هایی که زن مرتکب خیانت شده است، همچنان حق مهریه او را به رسمیت می شناسند، مگر اینکه شرایط خاصی (مانند بذل مهریه در طلاق خلع) رخ دهد.

روندهای حقوقی طلاق از سوی زن و مطالبه مهریه

در حقوق ایران، حق طلاق اصولاً با مرد است و زن تنها در شرایط خاص و با ارائه دلایل موجه به دادگاه، می تواند درخواست طلاق دهد. با این حال، حتی در این شرایط نیز، مطالبه مهریه حق اوست. روش های مختلفی برای درخواست طلاق از سوی زن وجود دارد که در هر یک، نحوه مطالبه و وضعیت مهریه متفاوت خواهد بود. درک این روندهای حقوقی برای زنانی که قصد جدایی دارند و نگران وضعیت مهریه خود هستند، حیاتی است.

اثبات عسر و حرج: کلید مطالبه مهریه همراه با طلاق

یکی از مهم ترین راه هایی که زن می تواند بدون رضایت مرد و با حفظ حق مهریه، طلاق بگیرد، اثبات «عسر و حرج» در دادگاه است. ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی به زن اجازه می دهد در صورتی که ادامه زندگی زناشویی با دشواری های غیرقابل تحمل همراه باشد، از دادگاه تقاضای طلاق کند. عسر و حرج به وضعیتی گفته می شود که ادامه زندگی برای زن مشقت بار و غیرقابل تحمل باشد. مصادیق عسر و حرج متعدد و بسته به شرایط هر پرونده متفاوت است، اما قانون برخی موارد را به عنوان مثال ذکر کرده است، از جمله:

  • ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب در یک سال بدون عذر موجه.
  • اعتیاد زوج به مواد مخدر یا مشروبات الکلی مضر به بنیان خانواده که به تشخیص دادگاه امکان الزام به ترک آن وجود نداشته باشد.
  • محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
  • سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند (مانند ضرب و شتم، فحاشی، توهین مکرر).
  • ابتلا زوج به بیماری های صعب العلاج که دوام زناشویی را برای زوجه به همراه مخاطره جسمی یا روحی کند.

در صورت اثبات عسر و حرج در دادگاه، حکم طلاق صادر می شود و زن می تواند مهریه کامل خود را نیز مطالبه کند. این فرآیند ممکن است زمان بر باشد و نیاز به ارائه مدارک و شواهد محکمه پسند دارد. اثبات عسر و حرج، یکی از مهم ترین راه هاست که زن می تواند هم طلاق بگیرد هم مهریه.

استناد به شروط دوازده گانه عقدنامه

در سند ازدواج، شروطی وجود دارد که به شروط دوازده گانه عقدنامه مشهورند. این شروط، که به صورت چاپی در قباله نکاحیه درج شده اند و با امضای زوجین جنبه قانونی پیدا می کنند، به زن اجازه می دهند در صورت تحقق هر یک از آن ها، به وکالت از مرد و با حق توکیل به غیر، خود را طلاق دهد. برخی از این شروط عبارت اند از:

  • عدم پرداخت نفقه به مدت حداقل ۶ ماه.
  • سوء رفتار و سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی مشترک را برای زوجه غیرقابل تحمل کند.
  • ابتلا به بیماری های صعب العلاج و اعتیاد مضر.
  • محکومیت قطعی به حبس بیش از ۵ سال.
  • ازدواج مجدد مرد بدون رضایت همسر اول.
  • ترک انفاق بدون عذر موجه برای مدت ۶ ماه.

استناد به این شروط، روند طلاق را برای زن تا حد زیادی تسهیل می کند، زیرا او دیگر نیازی به اثبات عسر و حرج به معنای کلی ندارد، بلکه با اثبات تحقق یکی از این شروط، می تواند به وکالت از مرد خود را مطلقه سازد. در این حالت نیز، زن همچنان حق مهریه کامل خود را دارد و می تواند آن را مطالبه کند. در چنین مواردی، وقتی زن درخواست طلاق بدهد، مهریه او پابرجاست.

وکالت در طلاق (حق طلاق) و نحوه مطالبه مهریه

گاهی مرد از ابتدای زندگی مشترک یا در طول آن، به زن «وکالت در طلاق» می دهد. این وکالت نامه، که باید به صورت رسمی در دفتر اسناد رسمی تنظیم شود، به زن این اختیار را می دهد که در هر زمان و بدون نیاز به رضایت مجدد مرد، خود را مطلقه سازد. حدود اختیارات زن در وکالت نامه طلاق بسیار مهم است و باید به دقت بررسی شود. در برخی وکالت نامه ها، به زن اجازه داده می شود که خود را با بذل تمام یا بخشی از مهریه طلاق دهد، در حالی که در برخی دیگر، حق بذل مهریه به او داده نشده و می تواند با حفظ مهریه طلاق بگیرد.

در هر صورت، وکالت در طلاق به زن این امکان را می دهد که با سرعت و سهولت بیشتری فرآیند جدایی را طی کند و در صورتی که حق بذل مهریه را نداشته باشد، می تواند مهریه خود را نیز مطالبه کند. اگر وکالتنامه حق طلاق به زن داده باشد که زن از تمام مهریه یا بخشی از آن بگذرد، در این صورت وقتی زن درخواست طلاق بدهد، مهریه او طبق توافق یا تصمیم خودش خواهد بود.

طلاق توافقی: راهکار سرعت و سهولت

طلاق توافقی، روشی است که در آن زوجین با تفاهم و رضایت متقابل، بر سر تمام مسائل مربوط به طلاق از جمله مهریه، نفقه، حضانت فرزندان، اجرت المثل و… به توافق می رسند. این توافقات، در یک صورت جلسه یا توافق نامه مکتوب شده و به دادگاه ارائه می گردد. دادگاه نیز پس از بررسی و تأیید توافقات (و در صورت لزوم، ارجاع به مشاوره خانواده)، حکم طلاق را صادر می کند.

در طلاق توافقی، وضعیت مهریه کاملاً به توافق طرفین بستگی دارد. زن می تواند تمام مهریه خود را دریافت کند، بخشی از آن را ببخشد، یا کلاً آن را بذل کند تا مرد راضی به طلاق شود. مزیت اصلی این روش، سرعت بالا و کاهش تنش های عاطفی و مالی است، زیرا نیازی به اثبات تقصیر یا عسر و حرج از سوی هیچ یک از طرفین نیست. بسیاری از پرونده های طلاق از طرف زن و مطالبه مهریه، در نهایت به سمت توافق پیش می روند. این روش، پاسخ مناسبی است به سوال مهریه در صورت طلاق توافقی از سوی زن چگونه است؟

مراحل اجرایی وصول مهریه پس از درخواست طلاق زن

پس از اینکه زن درخواست طلاق داده و در شرایط قانونی مهریه به او تعلق گرفت، مرحله بعدی، پیگیری اجرایی برای وصول این حق مالی است. این فرآیند شامل مراحل قانونی مشخصی است که زن باید با آگاهی از آن ها اقدام کند. اطلاع از این مراحل، به ویژه برای زنانی که نگران وصول مهریه در طلاق از طرف زن هستند، حیاتی است.

دادخواست مطالبه مهریه: همگام با یا پس از طلاق

زن می تواند مطالبه مهریه خود را همزمان با درخواست طلاق یا به صورت جداگانه و پس از صدور حکم طلاق پیگیری کند. معمولاً توصیه می شود که درخواست مطالبه مهریه، چه از طریق دادگاه و چه از طریق اداره ثبت اسناد، در اولین فرصت ممکن و حتی پیش از درخواست طلاق انجام شود، زیرا این اقدام می تواند به زن در تأمین حقوق مالی خود اطمینان بیشتری بدهد و در روند طلاق نیز قدرت چانه زنی او را افزایش دهد.
برای مطالبه مهریه، زن می تواند یکی از دو راه اصلی زیر را انتخاب کند:

  1. اقدام از طریق اداره اجرای ثبت: اگر مهریه در سند ازدواج (قباله نکاحیه) قید شده باشد، زن می تواند مستقیماً به دفتر ازدواجی که عقد در آن ثبت شده مراجعه کرده و تقاضای صدور اجرائیه برای مهریه کند. سپس با این اجرائیه به اداره اجرای ثبت اسناد محل اقامت مرد مراجعه کرده و درخواست توقیف اموال او را بنماید. این روش معمولاً سریع تر و کم هزینه تر از اقدام از طریق دادگاه است، به ویژه اگر مرد اموال مشخصی داشته باشد.
  2. اقدام از طریق دادگاه خانواده: در صورتی که زن بخواهد همزمان با درخواست طلاق، مهریه خود را نیز مطالبه کند، یا اگر مهریه او مهرالمثل یا مهرالمتعه باشد (که باید تعیین شود)، یا اگر اداره ثبت نتواند اموالی از مرد پیدا کند، زن می تواند دادخواست مطالبه مهریه را به دادگاه خانواده تقدیم کند. دادگاه پس از رسیدگی و احراز حقانیت زن، حکم به پرداخت مهریه صادر می کند و سپس زن می تواند از طریق اجرای احکام دادگستری، برای توقیف اموال و وصول مهریه اقدام نماید.

توقیف اموال و محدودیت های قانونی

پس از صدور اجرائیه یا حکم دادگاه، زن حق دارد برای وصول مهریه، اموال مرد را توقیف کند. این اموال می تواند شامل:

  • حساب های بانکی
  • حقوق و مزایای دریافتی (تا یک سوم از حقوق کارمندان و یک چهارم از حقوق بازنشستگان)
  • اموال منقول (مانند خودرو، طلا، لوازم منزل)
  • اموال غیرمنقول (مانند ملک، زمین)

البته در توقیف اموال، قوانینی تحت عنوان «مستثنیات دین» وجود دارد که شامل اموالی می شود که برای ادامه زندگی آبرومندانه مرد ضروری است و قابل توقیف نیستند، مانند منزل مسکونی که در شان مرد باشد، اثاثیه ضروری زندگی، ابزار کار و …

نکته مهم دیگری که در سال های اخیر به قانون اضافه شده، محدودیت ۱۱۰ سکه بهار آزادی برای بازداشت مرد به دلیل عدم پرداخت مهریه است. بر اساس این قانون، مرد تنها در صورتی برای عدم پرداخت مهریه به زندان می افتد که مبلغ مهریه تا ۱۱۰ سکه بهار آزادی یا معادل آن باشد. برای مازاد بر این مقدار، مرد تنها در صورتی که توانایی مالی داشته باشد و از پرداخت خودداری کند، مسئول خواهد بود و بازداشت نمی شود. این بدان معناست که اگر زن بیش از ۱۱۰ سکه مهریه داشته باشد و مرد اموالی برای پرداخت مازاد بر ۱۱۰ سکه نداشته باشد، زن تنها می تواند همان ۱۱۰ سکه را وصول کند و برای باقی مانده، امکان بازداشت مرد وجود ندارد، مگر اینکه مرد در آینده مالی به دست آورد.

اعسار مرد و تقسیط مهریه

در بسیاری از موارد، مرد پس از مطالبه مهریه از سوی زن، ادعای «اعسار» می کند. اعسار به معنای ناتوانی مالی مرد از پرداخت یکجای مهریه است. اگر مرد بتواند اعسار خود را در دادگاه به اثبات برساند (مثلاً با ارائه لیست اموال و درآمد خود و شهادت شهود)، دادگاه می تواند حکم به تقسیط مهریه صادر کند. در این صورت، مهریه به صورت اقساط ماهانه یا سالانه، با تعیین یک پیش پرداخت، پرداخت خواهد شد.

در صورتی که مرد توانایی مالی پرداخت مهریه را به صورت یکجا نداشته باشد و اعسار او در دادگاه اثبات شود، دادگاه می تواند حکم به تقسیط مهریه صادر کند که این روند وصول مهریه را طولانی تر می سازد.

تصمیم دادگاه در خصوص تقسیط مهریه، بر اساس وضعیت مالی و درآمد مرد، تعداد فرزندان و سایر شرایط زندگی او اتخاذ می شود. اگر مرد اقساط تعیین شده را پرداخت نکند، زن می تواند برای هر یک از اقساط معوقه، مجدداً از طریق اجرای احکام یا اداره ثبت اقدام و درخواست بازداشت او را بنماید. مراحل دریافت مهریه بعد از درخواست طلاق زن، نیازمند صبر و پیگیری دقیق است.

نتیجه گیری

در نظام حقوقی ایران، مهریه یک حق مالی بنیادین برای زن است که به محض وقوع عقد نکاح به مالکیت او درمی آید. بنابراین، قاعده کلی این است که حتی وقتی زن درخواست طلاق بدهد، این حق اصولی او ساقط نمی شود و زن می تواند مهریه خود را مطالبه کند. این حق، پشتوانه ای مهم برای استقلال و امنیت مالی زن در شرایط جدایی فراهم می آورد. با این حال، استثنائاتی وجود دارد که می تواند بر میزان و نحوه تعلق مهریه تأثیر بگذارد، از جمله طلاق قبل از نزدیکی (که منجر به تعلق نصف مهریه می شود)، بذل مهریه در طلاق خلع یا مبارات، بطلان عقد نکاح و فوت یکی از زوجین پیش از تعیین مهریه و نزدیکی.

همچنین، بسیاری از تصورات رایج مانند تأثیر عدم تمکین (نشوز) یا خیانت زن بر مهریه، از اساس نادرست هستند و هیچ یک از این عوامل مستقیماً حق مهریه را ساقط نمی کنند. زن می تواند از طریق اثبات عسر و حرج، استناد به شروط دوازده گانه عقدنامه، استفاده از حق وکالت در طلاق، یا طلاق توافقی، برای جدایی اقدام کند و در تمامی این موارد، حقوق او بر مهریه محفوظ است. مراحل اجرایی مطالبه مهریه نیز از طریق اداره ثبت یا دادگاه قابل پیگیری است که شامل توقیف اموال و در صورت اعسار مرد، تقسیط مهریه خواهد بود. پیچیدگی های این فرآیندها، لزوم مشاوره با وکیل متخصص در امور خانواده را بیش از پیش آشکار می سازد تا زنان بتوانند به طور کامل از حقوق قانونی خود مطلع شده و آن ها را احقاق کنند.