نسبت بین اخلاق و دین

در یک پژوهش بررسی شد؛

نسبت بین اخلاق و دین
نسبت بین اخلاق و دین

در این پژوهش مطرح می‌شود که اگرچه دین در دوره‌های مختلف تاریخی سهم مهم و ویژ‌ه‌ای در توسعه و نهادینه شدن اخلاق در جوامع مختلف داشته است ولی اصل اخلاق در نهاد بشر موضوعی خودبنیاد و مستقل از دین است.

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، یکی از مباحث چالش‌برانگیز در فلسفه اخلاق، ارتباط اخلاق با دین و چگونگی وابستگی احتمالی اخلاق به دین است و فلاسفه اخلاق به جنبه‌های مختلف امکان ارتباط اخلاق با دین پرداخته‌اند.

حسین وفا‌پور (عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی سازمان تهران) در مقاله‌ای با عنوان «خودبنیانی اخلاق» به این موضوع پرداخته که آنچه توسط اکثر فلاسفه اخلاق در این حوزه پرداخته شده است، جنبه برون دینی داشته است و در آن با رویکرد فلسفی انواع وابستگی‌های ممکن اخلاق به دین مورد بررسی قرار گرفته و نظرات قائلین به آن و نقد‌های طرح‌شده در مورد آن را شرح و بسط داده‌اند.

* وابستگی اخلاق به دین

وفا‌پور در این مقاله می‌نویسد: اندیشمندان فلسفه اخلاق به جنبه‌های مختلف وابستگی اخلاق به دین پرداخته‌اند و در نوع وابستگی دین به اخلاق به موارد متعددی می‌پردازند.

اصل اخلاق در نهاد بشر موضوعی خودبنیاد و مستقل از دین است و با فرض عدم وجود دین نیز اخلاق به خودی خود جریان خود را داشته است

انواع تقسیم بندی‌های وابستگی اخلاق به دین:

  • زبان شناختی
  • وجود شناختی 
  • معرفت شناختی
  • روانشناختی یا انگیزشی
  • تاریخی
  • عقلانی 

* خودبنیانی اخلاق در متون دینی در اسلام

وفاپور در این پژوهش پس از بررسی و مرور انواع وابستگی اخلاق به دین و تبیین استدلال‌های مدعیان آن به ویژه اندیشمندان معاصر شیعی در این موضوع، به اشاراتی برای اثبات خودبنیان بودن اخلاق در متون دینی در اسلام می‌پردازد.

نسبت بین اخلاق و دین

اخلاق، عنصری پیشادینی است که دین در استکمال آن و قوت بخشیدن و نهادینه شدن آن در جامعه تلاش داشته است

او می‌نویسد ادعا بر این است که اگرچه دین در دوره‌های مختلف تاریخی سهم مهم و ویژ‌های در توسعه و نهادینه شدن اخلاق در جوامع مختلف داشته است ولی اصل اخلاق در نهاد بشر موضوعی خودبنیاد و مستقل از دین است و با فرض عدم وجود دین نیز اخلاق به خودی خود جریان خود را می‌داشت.

* اهمیت خودبنیانی اخلاق

این پژوهش مطرح می کند که، علاوه بر بررسی و نقض انواع وابستگی‌های ادعا شده درمورد ابتناء اخلاق بر دین، از برخی منابع درون دینی هم می‌توان استنباط کرد؛ در آنجا که پیامبر رسالت اصلی خود را اتمام مکارم اخلاق می‌داند و خداوند نیز خلقت انسان را همراه با الهام شناخت درستکاری و بزهکاری در نهاد او ذکر می‌کند.

به زعم این پژوهشگر در آن هنگام که امام حسین (ع) دشمنان خود را به آزادمردی فرا می‌خواند و آن را ویژگی فرا دینی می‌داند و مواردی دیگر از این دست که در آیات و روایات قابل استناد است و نشان می‌دهد که اخلاق، عنصری پیشادینی است که دین در استکمال آن و قوت بخشیدن و نهادینه شدن آن در جامعه تلاش داشته است.

وفاپوردر جمع‌بندی این پژوهش می‌نویسد بررسی این موضوع و تأکید بر آن در جامعه از آنجا اهمیت دارد که حتی در صورت کمتر شدن گرایش‌های دینی که اخلاق دینی یکی از بروز‌های بیرونی آن است، باز هم می‌توان جامعه را به توصیه‌های اخلاقی که ماهیت ذاتی آن عنصری پیشادینی و فرادینی دارد فراخواند و به تقویت اخلاق در جامعه همت گمارد.