مهریه در چه صورت تعلق نمیگیرد

مهریه در چه صورت تعلق نمیگیرد

مهریه یکی از حقوق مالی اساسی زن است که به محض جاری شدن عقد نکاح، مالکیت آن را پیدا می کند. با این حال، در برخی شرایط خاص قانونی، این حق مالی به طور کامل یا جزئی به زن تعلق نمی گیرد.

این مقاله با هدف رفع ابهامات رایج و ارائه توضیحات دقیق قانونی، تمامی موارد عدم تعلق مهریه به زن را بر اساس مواد قانونی و شرعی مورد بررسی قرار می دهد تا مخاطبان دیدگاهی جامع و مستند از حقوق و تکالیف خود پیدا کنند. آگاهی از این موارد برای زوجین در آستانه ازدواج، افرادی که با مسائل خانوادگی و طلاق درگیرند، و حتی دانشجویان و متخصصین حقوق، از اهمیت بالایی برخوردار است. درک دقیق سازوکارهای قانونی مهریه، به ویژه شرایط سقوط یا تعدیل آن، می تواند به اتخاذ تصمیمات آگاهانه و پیشگیری از نزاعات احتمالی کمک شایانی نماید.

تعاریف و مفاهیم بنیادین مهریه

برای درک عمیق تر شرایطی که ممکن است مهریه به زن تعلق نگیرد، ابتدا لازم است با مفاهیم و انواع مهریه آشنا شویم. مهریه در قانون مدنی ایران، حق مالی است که به موجب عقد ازدواج به زن تعلق می گیرد و دارای اقسام مختلفی است که هر یک در شرایط خاصی مصداق پیدا می کنند.

مهریه (مهرالمسمی) چیست؟

مهریه، که در اصطلاح حقوقی به آن مهرالمسمی گفته می شود، مالی است که هنگام عقد نکاح، با توافق کامل زوجین و در حضور طرفین یا وکلای آن ها، تعیین و در سند ازدواج ثبت می گردد. به محض وقوع عقد صحیح، زن مالک مهرالمسمی می شود و می تواند هرگونه تصرفی در آن نماید. این حق، حتی قبل از وقوع نزدیکی نیز برای زن ثابت است و یک دین بر ذمه مرد محسوب می گردد. مهم نیست مهریه عندالمطالبه باشد یا عندالاستطاعه، در هر صورت حق مسلم زن است و مرد مکلف به پرداخت آن است.

مهرالمثل

مهرالمثل، مهریه ای است که در صورتی به زن تعلق می گیرد که در هنگام عقد نکاح، میزان مهریه به طور صریح تعیین نشده باشد و پس از آن، نزدیکی بین زوجین واقع شده باشد. در چنین حالتی، دادگاه با در نظر گرفتن عواملی نظیر شأن خانوادگی زن، تحصیلات، موقعیت اجتماعی، وضعیت سنی و عرف جامعه، میزان مالی را به عنوان مهریه تعیین و به آن حکم می دهد. ماده ۱۰۸۷ قانون مدنی به این موضوع اشاره دارد که در نکاح دائم، اگر مهریه تعیین نشده باشد یا عدم تعیین آن شرط شده باشد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود، مشروط بر آنکه نزدیکی واقع شده باشد. تفاوت کلیدی مهرالمثل با مهرالمسمی در این است که در مهرالمثل، توافق قبلی بر سر میزان مهریه وجود ندارد و تعیین آن بر عهده دادگاه است.

مهرالمتعه

یکی دیگر از مفاهیم کمتر شناخته شده در حقوق خانواده، مهرالمتعه است. مهرالمتعه مالی است که مرد در شرایط خاص به زن پرداخت می کند. این شرایط عبارتند از:

  1. عقد نکاح دائم باشد.
  2. در عقد، مهریه ای تعیین نشده باشد (مانند مهرالمثل).
  3. قبل از وقوع نزدیکی، مرد همسر خود را طلاق دهد.

در این حالت، بر اساس ماده ۱۰۹۳ قانون مدنی، مرد باید مالی را به عنوان مهرالمتعه به زن پرداخت کند. تعیین میزان مهرالمتعه برخلاف مهرالمثل که بر اساس شأن زن است، با در نظر گرفتن وضعیت مالی و توانایی مرد و با تشخیص دادگاه صورت می گیرد. بنابراین، مهرالمتعه نوعی جبران خسارت برای زن است که قبل از شروع زندگی مشترک به دلیل طلاق، مهریه ای دریافت نکرده و مورد نزدیکی نیز قرار نگرفته است. این مفهوم، تمایز روشنی با مهرالمسمی و مهرالمثل دارد و برای حمایت از زن در شرایط خاص پیش بینی شده است.

موارد عدم تعلق کامل مهریه یا تعلق نصف آن (با استناد به مواد قانونی)

برخلاف تصور عمومی، مهریه همیشه به طور کامل به زن تعلق نمی گیرد و قانونگذار شرایطی را پیش بینی کرده که در آن ها ممکن است مهریه به طور کلی ساقط شود یا تنها نیمی از آن به زن تعلق گیرد. در ادامه به بررسی این موارد می پردازیم:

۱. بطلان عقد نکاح و عدم نزدیکی (ماده ۱۰۸۹ قانون مدنی)

عقد نکاح ممکن است به دلایل مختلفی باطل باشد. بطلان عقد به این معناست که ازدواج از ابتدا فاقد شرایط صحت قانونی بوده و هیچ گاه به درستی منعقد نشده است. برخی از مصادیق عقد باطل عبارتند از:

  • ازدواج با محارم نسبی یا سببی.
  • ازدواج دوم زن در زمان عده از ازدواج قبلی.
  • ازدواج با زنی که در عده رجعیه مرد دیگری است.

بر اساس ماده ۱۰۸۹ قانون مدنی، «هرگاه عقد نکاح باطل باشد و نزدیکی واقع نشده باشد، زن حق مهر ندارد.» این بدان معناست که در صورتی که ازدواج از پایه باطل بوده و زوجین هیچ گونه نزدیکی با یکدیگر نداشته باشند، هیچ مهریه ای (نه مهرالمسمی، نه مهرالمثل، نه مهرالمتعه) به زن تعلق نمی گیرد. اما اگر در عقد باطل، به واسطه جهل یکی از طرفین به بطلان عقد، نزدیکی واقع شده باشد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود، چرا که نزدیکی در اینجا به منزله شبهه است و آثار حقوقی خاص خود را دارد.

۲. فسخ نکاح و عدم نزدیکی (ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی)

فسخ نکاح با بطلان عقد و طلاق تفاوت دارد. در فسخ نکاح، عقد در ابتدا صحیح منعقد شده است، اما به دلیل وجود برخی عیوب مشخص در یکی از زوجین، حق برهم زدن عقد برای طرف مقابل ایجاد می شود. این عیوب باید قبل از عقد وجود داشته و طرف دیگر از آن بی اطلاع باشد. ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی بیان می دارد: «هرگاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به دلیلی فسخ شود، زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح، زن مستحق نصف مهر است.»

مصادیق مهم عیوب موجب فسخ در زن (بر اساس ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی):

  • قرن: استخوانی در فرج زن که مانع از نزدیکی شود.
  • جذام: بیماری پوستی خاص.
  • برص: لکه های پوستی سفید.
  • افضاء: یکی شدن مجرای ادرار و حیض.
  • زمین گیری و نابینایی از دو چشم: در صورتی که عیوب از زمان عقد موجود بوده و مرد از آن آگاه نباشد.

مصادیق مهم عیوب موجب فسخ در مرد (بر اساس ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی):

  • خصاء: اخته بودن.
  • عنن: ناتوانی جنسی مرد به گونه ای که قادر به نزدیکی نباشد.
  • جدع: قطع شدن آلت تناسلی.

در تمامی موارد فسخ نکاح قبل از نزدیکی، مهریه به زن تعلق نمی گیرد، مگر یک استثناء مهم: اگر فسخ نکاح به دلیل عنن بودن مرد باشد، زن مستحق دریافت نصف مهریه است. این استثناء برای جبران بخشی از حقوق زن در این شرایط خاص پیش بینی شده است. لازم به ذکر است در صورتی که فسخ نکاح پس از نزدیکی صورت گیرد، مهریه کامل به زن تعلق خواهد گرفت.

۳. فوت یکی از زوجین قبل از نزدیکی و عدم تعیین مهریه (ماده ۱۰۸۸ قانون مدنی)

ماده ۱۰۸۸ قانون مدنی صراحتاً بیان می کند: «اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد، زن حق هیچ گونه مهری را ندارد.» این شرایط فقط در صورتی اعمال می شود که:

  1. مهریه در عقد دائم تعیین نشده باشد.
  2. نزدیکی بین زوجین واقع نشده باشد.
  3. یکی از زوجین (چه مرد و چه زن) قبل از تعیین مهریه و قبل از نزدیکی فوت کند.

در این حالت، نه مهرالمسمی (چون تعیین نشده) و نه مهرالمثل (چون نزدیکی واقع نشده) به زن تعلق نمی گیرد. این وضعیت با حالتی که مهریه تعیین شده باشد و یکی از زوجین قبل از نزدیکی فوت کند، تفاوت دارد. در حالت اخیر، زن مستحق دریافت نصف مهریه تعیین شده خواهد بود.

۴. طلاق قبل از نزدیکی (ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی)

یکی از موارد رایج که باعث عدم تعلق کامل مهریه می شود، وقوع طلاق قبل از نزدیکی است. ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی مقرر می دارد: «هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهر خواهد بود.»

این قاعده هم برای مهرالمسمی (مهریه تعیین شده) و هم برای مهرالمثل (اگر نزدیکی اتفاق افتاده باشد و سپس طلاق رخ دهد) صدق می کند. اگر مهریه در عقد تعیین شده باشد و مرد قبل از نزدیکی همسرش را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه خواهد بود. همچنین اگر زن تمام مهریه را قبلاً دریافت کرده باشد، مرد حق دارد مازاد بر نصف را از او استرداد کند. این حکم برای حمایت از مرد در شرایطی است که زندگی مشترک به صورت کامل آغاز نشده و طلاق رخ داده است.

۵. بخشیدن مهریه توسط زن (بذل یا ابراء)

بذل مهریه به معنای بخشیدن مهریه توسط زن به شوهر است. این اقدام می تواند به صورت ابراء ذمه شوهر (به این معنا که زن شوهر را از دین مهریه مبری کند) یا هبه (بخشیدن مال) انجام شود. برای اینکه بذل مهریه از نظر قانونی معتبر باشد، لازم است شرایط زیر رعایت شود:

  • رضایت کامل زن: زن باید با رضایت قلبی و بدون هیچ گونه اکراه، اجبار یا فشاری اقدام به بخشیدن مهریه کند.
  • هوشیاری و اهلیت زن: زن در زمان بخشیدن مهریه باید دارای اهلیت قانونی (بالغ و عاقل) بوده و هوشیاری کامل داشته باشد.
  • ثبت رسمی یا اقرار در دادگاه: برای جلوگیری از اختلافات آتی و اثبات این اقدام، توصیه می شود بذل مهریه به صورت رسمی در دفاتر اسناد رسمی ثبت شود یا زن در دادگاه به آن اقرار کند.

در صورتی که زن مهریه خود را به طور صحیح و قانونی ببخشد، مرد دیگر مسئولیتی در قبال پرداخت آن نخواهد داشت و مهریه به زن تعلق نمی گیرد. این عمل می تواند در قالب طلاق خلع یا مبارات نیز اتفاق بیفتد.

بذل مهریه توسط زن، تنها با رضایت کامل و آگاهانه او معتبر است و در صورت اثبات اکراه یا فریب، این اقدام قابل ابطال خواهد بود. آگاهی از این نکته برای حفظ حقوق زنان حیاتی است.

۶. طلاق خلع و مبارات (ماده ۱۱۴۶ و ۱۱۴۷ قانون مدنی)

در نظام حقوقی ایران، دو نوع طلاق وجود دارد که در آن ها بخشش مهریه یا مالی دیگر توسط زن، شرط وقوع طلاق است:

  • طلاق خلع (ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی): این نوع طلاق زمانی واقع می شود که زن به دلیل کراهت شدید از شوهر خود (یعنی از او متنفر باشد و ادامه زندگی برایش غیرقابل تحمل باشد)، مالی را به شوهر می بخشد تا او را راضی به طلاق کند. این مال می تواند تمام یا بخشی از مهریه یا حتی مال دیگری باشد.
  • طلاق مبارات (ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی): طلاق مبارات زمانی است که کراهت متقابل باشد؛ یعنی هم زن از مرد کراهت داشته باشد و هم مرد از زن. در این حالت نیز زن مالی را به شوهر می بخشد تا طلاق واقع شود، اما میزان مالی که در طلاق مبارات بخشیده می شود، نمی تواند بیشتر از مهریه باشد.

در هر دو نوع طلاق خلع و مبارات، با بخشش مهریه یا فدیه، زن از حق دریافت مهریه خود صرف نظر می کند. اما نکته حائز اهمیت این است که بر اساس ماده ۱۱۴۵ قانون مدنی، زن در طلاق خلع و مبارات می تواند در ایام عده (مدت زمانی که زن پس از طلاق حق ازدواج ندارد) از بذل خود رجوع کند. در صورت رجوع زن از بذل، طلاق از نوع بائن به طلاق رجعی تبدیل شده و مرد نیز حق رجوع به زوجیت را پیدا می کند و مهریه مجدداً به ذمه مرد بازمی گردد.

۷. فسخ نکاح به دلیل عیوب زن (قبل از نزدیکی)

همانطور که پیش تر در بخش فسخ نکاح اشاره شد، اگر مرد پس از عقد و قبل از نزدیکی، متوجه عیوب خاصی در زن شود که قانون آن را دلیل موجه برای فسخ نکاح دانسته باشد، می تواند اقدام به فسخ عقد نماید. در چنین حالتی، اگر نزدیکی انجام نشده باشد، مهریه به زن تعلق نمی گیرد. این عیوب باید طبق قانون مدنی (ماده ۱۱۲۳) باشند و مرد در زمان عقد از وجود آن ها بی خبر بوده باشد. به عنوان مثال، اگر زن مبتلا به جذام، برص، قرن، افضاء، زمین گیری یا نابینایی از دو چشم باشد و این عیوب قبل از عقد موجود بوده و مرد از آن مطلع نباشد، حق فسخ نکاح را دارد و در صورت عدم نزدیکی، مهریه ای به زن تعلق نخواهد گرفت.

باورهای غلط و مواردی که باعث عدم تعلق مهریه نمی شوند!

در جامعه ما، تصورات غلط و باورهای نادرستی درباره مهریه و شرایط عدم تعلق آن وجود دارد که لازم است بر اساس اصول حقوقی و مواد قانونی به آن ها پاسخ داده شود. بسیاری از افراد گمان می کنند که برخی رفتارهای زن می تواند منجر به از بین رفتن حق مهریه او شود، در حالی که قانون صراحتاً خلاف این را بیان می کند.

خیانت زن

یکی از رایج ترین و قوی ترین باورهای غلط در جامعه، این است که اگر زن مرتکب خیانت (اعم از رابطه نامشروع یا زنا) شود، حق مهریه او ساقط می شود. این باور کاملاً اشتباه است. بر اساس اصول حقوقی ایران، مهریه یک حق مالی است که به محض جاری شدن عقد نکاح، برای زن ایجاد می شود و به مسائل اخلاقی، رفتاری یا حتی ارتکاب جرم توسط زن ارتباطی ندارد. حتی اگر خیانت زن در دادگاه اثبات شود و حکم کیفری برای او صادر گردد، این موضوع هیچ تأثیری بر حق او برای دریافت مهریه نخواهد داشت و مهریه همچنان به او تعلق می گیرد. تنها استثنائات، همان مواردی هستند که در بخش های قبلی به تفصیل شرح داده شد (مانند بطلان یا فسخ نکاح قبل از نزدیکی و بذل مهریه توسط خود زن).

عدم تمکین زن (نشوز)

عدم تمکین زن، به معنای خودداری او از ایفای وظایف زناشویی (اعم از تمکین عام و خاص) بدون دلیل موجه است. در صورت اثبات نشوز زن در دادگاه، مرد می تواند از پرداخت نفقه او خودداری کند و زن حق دریافت نفقه را از دست می دهد. با این حال، عدم تمکین هیچ تأثیری بر حق مهریه زن ندارد. مهریه یک دین مستقل است که با عقد نکاح بر ذمه مرد قرار گرفته و عدم تمکین زن نمی تواند این حق را از بین ببرد. بنابراین، حتی اگر زن ناشزه باشد، همچنان مستحق دریافت مهریه خود است و مرد مکلف به پرداخت آن خواهد بود.

اعتیاد زن یا مرد

اعتیاد یکی از زوجین، چه زن و چه مرد، به خودی خود باعث عدم تعلق مهریه نمی شود. اعتیاد می تواند به عنوان یکی از دلایل موجه برای درخواست طلاق از سوی طرف مقابل (در صورت وجود شرایط قانونی مشخص) مطرح شود و در فرایند طلاق تأثیرگذار باشد، اما به طور مستقیم حق مهریه زن را ساقط نمی کند. مهریه، مستقل از وضعیت اعتیاد زوجین، پابرجاست.

سوء رفتار یا سوء معاشرت زن

هرگونه سوء رفتار، بداخلاقی یا سوء معاشرت زن، مانند خیانت و عدم تمکین، تأثیری بر حق مهریه او ندارد. این مسائل می توانند مبنای درخواست طلاق از سوی مرد باشند، اما حق مالی مهریه به دلیل این رفتارها از بین نمی رود. این یکی از نکات مهمی است که برای بسیاری از مردان ابهام برانگیز است و لازم است صریحاً بیان شود که مهریه، حقوق مالی زن است و به حسن خلق یا عدم سوء رفتار او گره نخورده است.

مجرم بودن زن (ارتکاب جرم)

ارتکاب هرگونه جرمی توسط زن، اعم از جرائم اخلاقی، مالی یا هر نوع جرم دیگر، حق مهریه او را ساقط نمی کند. مهریه حقی است که به موجب عقد ازدواج ایجاد شده و مستقل از وضعیت کیفری زن است. حتی اگر زن به دلیل ارتکاب جرم، محکومیت زندان داشته باشد، همچنان می تواند مهریه خود را مطالبه کند.

اجرای حکم اعسار مرد

اعسار مرد به معنای ناتوانی او در پرداخت یکجای مهریه است. در صورتی که مرد اعسار خود را در دادگاه ثابت کند، دادگاه حکم به تقسیط مهریه صادر می کند. این امر به معنای عدم تعلق مهریه نیست، بلکه تنها شیوه پرداخت آن را تغییر می دهد. زن همچنان مستحق دریافت مهریه است، اما مرد می تواند آن را به صورت اقساط و طبق حکم دادگاه پرداخت کند. بنابراین، اعسار به هیچ وجه منجر به ساقط شدن حق مهریه نمی شود، بلکه صرفاً نحوه پرداخت را تعدیل می کند.

نکات مهم و توصیه های حقوقی کاربردی

مسائل مربوط به مهریه و حقوق خانواده از جمله پیچیده ترین دعاوی حقوقی هستند. آگاهی از نکات کلیدی و مشورت با متخصصین، می تواند مسیر حل و فصل اختلافات را هموارتر سازد:

  1. مشاوره با وکیل متخصص خانواده: پیش از هرگونه اقدام حقوقی مربوط به مهریه، اعم از مطالبه، بذل یا دفاع در برابر آن، اکیداً توصیه می شود با یک وکیل متخصص در امور خانواده مشورت نمایید. پیچیدگی های قانونی و جزئیات هر پرونده، نیازمند تحلیل دقیق حقوقی است.
  2. ضرورت ثبت و مستندسازی توافقات: هرگونه توافق مربوط به مهریه، مانند تعیین مهریه، بخشیدن آن، یا مصالحه بر سر مبلغ، باید به صورت کتبی و رسمی ثبت شود. این امر مانع از بروز اختلافات آتی و امکان انکار توسط یکی از طرفین می شود. برای مثال، بخشش مهریه در دفاتر اسناد رسمی یا اقرار در دادگاه، اعتبار حقوقی لازم را خواهد داشت.
  3. آگاهی از آخرین تغییرات قوانین: قوانین مربوط به مهریه ممکن است دچار تغییر و به روزرسانی شوند (مانند سقف ۱۱۰ سکه برای بازداشت مرد در دعاوی مهریه). زوجین باید از آخرین مقررات و بخشنامه های مربوطه آگاهی داشته باشند تا حقوق و تکالیف خود را به درستی بدانند.
  4. توقیف اموال زوج و مطالبه مهریه: زن می تواند برای مطالبه مهریه خود از طریق دادگاه خانواده یا اجرای ثبت اقدام کند. در این راستا، امکان توقیف اموال منقول و غیرمنقول مرد برای وصول مهریه وجود دارد، مگر اینکه مرد اعسار خود را ثابت کند و دادگاه حکم به تقسیط دهد.
  5. مهریه در عقد موقت: در عقد موقت (صیغه)، تعیین مهریه شرط صحت عقد است و اگر مهریه تعیین نشود، عقد باطل خواهد بود. با این حال، احکام مربوط به نصف شدن مهریه در صورت طلاق قبل از نزدیکی (ماده ۱۰۹۲ ق.م) در عقد موقت نیز جاری است. اگر در عقد موقت، مهریه تعیین شود و نزدیکی واقع نشود و عقد فسخ گردد، نصف مهریه تعلق می گیرد.

سوالات متداول

آیا در صورت عدم تعیین مهریه و طلاق بدون نزدیکی، زن می تواند بابت مدت عقد، مبلغی دریافت کند؟

بله، در این شرایط زن می تواند مستحق مهرالمتعه باشد. مهرالمتعه مالی است که مرد بر اساس توانایی مالی خود، به زنی که در عقد دائم بدون تعیین مهریه طلاق گرفته و نزدیکی با او صورت نگرفته، پرداخت می کند. تعیین آن با قاضی است.

اگر مرد اعسار خود را ثابت کند، آیا زن از مهریه محروم می شود؟

خیر، اعسار مرد به معنای ناتوانی او در پرداخت یکجای مهریه است و منجر به محرومیت زن از مهریه نمی شود. در این صورت، دادگاه حکم به تقسیط مهریه صادر می کند و مرد مکلف به پرداخت اقساط خواهد بود.

آیا در طلاق توافقی، مهریه حتماً باید بخشیده شود؟

خیر، در طلاق توافقی، مهریه قابل مذاکره است. زوجین می توانند بر سر نحوه پرداخت، بخشش کامل، بخشش جزئی یا هر توافق دیگری در خصوص مهریه به توافق برسند و این توافق در حکم طلاق ذکر خواهد شد. بخشش آن اجباری نیست.

آیا مرد می تواند با اثبات عدم باکرگی زن قبل از عقد (در صورتی که زن خود را باکره معرفی کرده باشد)، مهریه ندهد؟

بله، در صورتی که زن با تدلیس (فریبکاری) خود را باکره معرفی کرده باشد و پس از عقد، مرد عدم باکرگی او را اثبات کند، مرد حق فسخ نکاح را خواهد داشت و در صورت فسخ نکاح قبل از نزدیکی، مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد. اگر نزدیکی انجام شده باشد، مرد می تواند مهریه را بازپس گیرد و زن مستحق مهریه نیست.

مهرالمتعه دقیقاً در چه شرایطی و چگونه تعیین می شود؟

مهرالمتعه در عقد دائم، زمانی تعلق می گیرد که مهریه در عقد تعیین نشده باشد و مرد قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد. میزان آن توسط قاضی، با توجه به وضعیت مالی و توانایی مرد تعیین می گردد و ارتباطی به شأن زن ندارد.

در چه صورتی مهریه نصف می شود؟

مهریه در دو حالت اصلی نصف می شود:

  1. طلاق قبل از نزدیکی: چه مهریه تعیین شده باشد و چه به صورت مهرالمثل تعیین شود (اگر نزدیکی اتفاق افتاده باشد)، در صورت طلاق قبل از نزدیکی، زن مستحق نصف مهریه است.
  2. فوت یکی از زوجین قبل از نزدیکی (در صورتی که مهریه تعیین شده باشد): اگر مهریه در عقد مشخص شده باشد و یکی از زوجین قبل از نزدیکی فوت کند، زن مستحق نصف مهریه خواهد بود.

آیا تعیین مهریه به صورت شرط انجام واجبات (مانند نماز) قانونی است؟

خیر، مهریه باید دارای مالیت و ارزش اقتصادی باشد. تعیین مهریه به صورت انجام واجبات دینی، قانونی نیست و دادگاه آن را به عنوان مهریه به رسمیت نمی شناسد. اگر چنین مهریه ای تعیین شود، عقد در خصوص مهریه باطل خواهد بود و در صورت نزدیکی، زن مستحق مهرالمثل می شود.

نتیجه گیری

بررسی جامع و دقیق حقوقی نشان می دهد که مهریه، به عنوان یکی از مهم ترین حقوق مالی زن، به محض وقوع عقد نکاح برای او ثابت می گردد. با این حال، باورهای رایج مبنی بر تعلق مطلق و بی قید و شرط مهریه به زن، در تمامی موارد صحیح نیست و قانون مدنی ایران، شرایطی خاص و معین را برای عدم تعلق کامل یا جزئی آن پیش بینی کرده است.

همانطور که تشریح شد، مواردی نظیر بطلان عقد نکاح و عدم نزدیکی، فسخ نکاح قبل از نزدیکی (با استثنای عنن بودن مرد)، فوت یکی از زوجین قبل از نزدیکی در صورت عدم تعیین مهریه، طلاق قبل از نزدیکی (که منجر به نصف شدن مهریه می شود)، و بخشش مهریه توسط خود زن (در قالب بذل، ابراء یا طلاق خلع و مبارات)، از جمله شرایطی هستند که می توانند بر حق مهریه زن تأثیر بگذارند. همچنین، لازم به تأکید است که بسیاری از تصورات غلط رایج در جامعه، از جمله تأثیر خیانت، عدم تمکین، اعتیاد، سوء رفتار یا ارتکاب جرم توسط زن بر حق مهریه، از نظر قانونی فاقد اعتبار بوده و مهریه در این موارد همچنان به قوت خود باقی است.

آگاهی از این شرایط قانونی، نه تنها به زوجین در آستانه ازدواج کمک می کند تا با دیدی واقع بینانه و آگاهانه به این مسئله مهم بنگرند، بلکه برای افرادی که درگیر مسائل حقوقی خانواده هستند نیز چراغ راهی برای حفظ حقوق و مسئولیت های خود خواهد بود. پیچیدگی های این حوزه، لزوم مشاوره با وکلای متخصص خانواده را بیش از پیش نمایان می سازد تا از تضییع حقوق و بروز مشکلات بیشتر جلوگیری شود.