شخصیت کارتونی اسباب بازی ها

شخصیت کارتونی اسباب بازی ها

خرید لباس آتش نشانی بچه گانه: چندگانه “داستان اسباب بازی” یکی از محبوب‌ترین چندگانه‌های پیکسار است که شخصیت‌های محبوبی دارد. درحالی که برخی از این شخصیت‌ها از آغاز با این چندگانه همراه بودند، برخی در مسیر موفقیت این فیلم‌ها به آن اضافه شده‌اند.

هرکدام از این شخصیت‌ها ویژگی‌های خاص خود را داشته و تماشاگر را به فیلم پیوند می‌دهند. در اینجا برترین این شخصیت‌ها و دیالوگ‌های آنها را معرفی می‌کنیم. با همراه باشید.

 

 

  1. تریکسی: یک سؤال دارم. نه، صبر کنید. کلی سؤال دارم.

لباس مشاغل کودکان: چندگانه “داستان اسباب بازی” با یک دایناسور شروع شد اما تصمیم اضافه کردن یک تریکسی دیگر عالی بود. داشتن یک دایناسور ماده و شبیه به رکس تصمیم بسیار خوبی بود.

تریکسی با سؤالات خود انرژی و طنز جالبی می‌آورد. او هرگز عقب نرفته و فیلم را دیدنی‌تر می‌کند. یکی از بهترین‌های این سریال که به مردم کمک می‌کند.

همچنین بخوانید:  

  1. فورکی: من آشغالم.

لباس شخصیت های کارتونی: فورکی در “داستان اسباب بازی 4” به این چندگانه آورده شد و آن را طنز کرد. تخیل کودکان به اشیا جان می‌دهد، اما اینکه فورکی نمی‌پذیرفت یک اسباب بازی است ماجرا را جالب‌تر می‌کرد.

اصرار او بر اینکه یک آشغال یا زباله است بیننده را به خنده می‌انداخت. کشمکش درونی او لذتبخش است و بیننده را خوشحال می‌کند.

  1. کن: اینجا هیچکس قدر لباسها را نمیداند.

کن و باربی دو اسباب بازی مهم هستند که افزودن آنها به این چندگانه تصمیم خوبی بود. هردوی آنها شخصیت‌های کلیشه جالبی دارند که ماجرا را طنز می‌کند.

کن در فیلم سوم به عنوان بخشی از یک گروه شرور وارد می‌شود و زود وفاداری‌اش به باربی را نشان می‌دهد. او دیالوگ‌های شنیدنی زیادی دارد و شخصیتش دلنشین و بامزه است.

  1. هم: خب. کسی من را نگاه نکند تا چوب پنبهام را بگذارم تو.

هم شخصیت محبوبی است و با دیالوگ‌های بامزه‌اش بیننده را به خنده می‌اندازد. از آنجاییکه شخصیت بسیار رک و راستی است، دقیقاً هرچه که توی سرش است را می‌گوید.

دلیل جذابیت او هم همین است. او به راحتی دیگران را قضاوت کرده و اغلب اشتباه می‌کند. بیشتر جملاتش درباره خودش است و طوری وانمود می‌کند که انگار برهنه است و چوب پنبه‌اش بیرون مانده.

  1. سگ اسلینکی: میدانستم حق با توست، وودی.

بهترین ویژگی سگ اسلینکی وفاداری اوست. او هرگز بقیه را رها نمی‌کند، مخصوصاً دوستانش را، و برای کمک به آنها نظراتش را گفته و خودش را به خطر می‌اندازد. در هر فیلم دوستی او با وودی بهترین بخش فیلم می‌شود.

یکی از بهترین شخصیت‌های چندگانه که اغلب همه جا دیده می‌شوند. تعهد او به بقیه وجه تمایزش است، اما می‌تواند خیلی بامزه هم باشد و به همین دلیل یکی از بهترین شخصیت‌های “داستان اسباب بازی” است.

همچنین بخوانید:  

  1. آقای کله سیب زمینی: سنین سه به بالا. روی سرم است. سنین سه به بالا.

آقای کله سیب زمینی هم در کنار هم یکی از شخصیت‌های بامزه است که دائم درحال غرغر و گلایه از مشکلات است. یک شخصیت جالب که در عین غر زدن به فکر دوستانش هم هست.

آقای کله سیب زمینی بارها خودش را به خطر انداخته و یکی از اعضای محبوب چندگانه است. با این حال این جمله آقای کله سیب زمینی یکی از بهترین جملات اوست که نارضایتی از وضعیتش را نشان می‌دهد.

  1. رکس: به دستهای کوچک من نگاه کن. نمیتوانم همزمان هم دکمه حریق را بزنم هم بپرم.

رکش شخصیتی عصبی است و به همین دلیل بامزه است. او هرگز آرام نمی‌نشیند، حتی در شرایطی مثل انجام بازی‌های ویدیویی، از این جمله متوجه می‌شویم وقتی نمی‌تواند همزمان چندین کار انجام دهد کنترلش را از دست خواهد داد.

به علاوه، این جمله به خاطر نشان داد نقص‌های تی-رکس و دست کوچکش بامزه است. رکس درباره دایناسورها شوخی کرده و به جای اینکه هیولایی ترسناک باشد خودش از همه چیز می‌ترسد، به خاطر همین بامزه است.

  1. جسی: ما اسباب بازیهای اندی هستیم.

جسی با ورود به فیلم از سری دوم انرژی مضاعفی را به همراه آورد و به همین دلیل دوست داشتنی است. او عقب ننشسته، دائم شوخی می‌کند و به همین دلیل تماشای او روی صفحه لذت بخش است. همچنین رشد او و تصمیمش بر اهمیت ندادن به اندی و بونی هم جالب است.

این جمله بیانگر کامل رشد اوست. داستان عاشقانه او با باز لایتیر هم جالب بوده و بعد شخصیتی جدیدی به او می‌بخشد. او می‌توانست نسخه زنانه وودی باشد، اما اینطور نیست، بلکه شخصیت خاص خود را دارد.

  1. باز لایتیر: لیزرم را روی کشتن تنظیم کردهام.

درحالی که باز لایتیر می‌پذیرد که یک اسباب بازی است، اما زمانی که این موضوع را نمی‌پذیرفت اوضاع خنده داری بود. او جالب‌ترین صحنه‌های این چندگانه را خلق کرده و این جمله‌اش هم نشانه کامل سرخوردگی اوست.

باز یکی از بهترین شخصیت‌های “داستان اسباب بازی” و قهرمان گروه است. او با شادی و هیجانی به هر ماجراجویی وارد می‌شود، حتی زمانی که نمی‌داند اصل موضوع چیست، علاقه‌اش به موضوعات مختلف و جنبه حمایتگارانه او هم بسیار تاثیرگذار است.

همچنین بخوانید:  

  1. وودی: این کار پرواز نیست، پریدن به روش خاص است.

وودی قهرمان چندگانه “داستان اسباب بازی” و بهترین شخصیت آن است. یک شخصی خالص که به بانی و اندی علاقه دارد، درحالی که گاهی اوقات مغرور می‌شود. او دوست خوبی است و لذت و هیجان زیادی را به این چندگانه می‌آورد.

او در هر فیلم جملات بامزه و صحنه‌های دیدنی خلق می‌کند و به همه چیز اهمیت می‌دهد. این جمله او نشان دهنده تلخی‌اش نسبت به باز پس از شیرین کاری اوست. زمانی که همه شگفت زده می‌شوند، وودی بدون هیچ هیجانی به جنبه واقعی قضیه اشاره می‌کند، درست مثل همیشه