خلاصه کتاب آینده نگاری شرکتی مبتنی بر مدیریت ارزش ( نویسنده منصوره اسماعیلی، محمدحسن موحدی )

خلاصه کتاب آینده نگاری شرکتی مبتنی بر مدیریت ارزش ( نویسنده منصوره اسماعیلی، محمدحسن موحدی )

کتاب «آینده نگاری شرکتی مبتنی بر مدیریت ارزش» از منصوره اسماعیلی و محمدحسن موحدی، راهنمایی جامع برای مدیرانی است که می خواهند سازمان های خود را برای مواجهه با چالش ها و فرصت های آینده آماده سازند. این اثر با ترکیب مبانی آینده پژوهی و مدیریت ارزش، مدلی نوآورانه برای دستیابی به ارزش پایدار ارائه می دهد.

دنیای معاصر با سرعتی بی سابقه در حال تحول است. تغییرات فناورانه، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، سازمان ها را در مواجهه با عدم قطعیت فزاینده قرار داده است. در چنین شرایطی، توانایی پیش بینی و شکل دهی به آینده، دیگر یک مزیت رقابتی نیست، بلکه ضرورتی برای بقا و رشد محسوب می شود. در این میان، ادبیات فارسی کمتر به این عمق و جامعیت به موضوع آینده نگاری شرکتی با رویکردی عملیاتی پرداخته است.

کتاب «آینده نگاری شرکتی مبتنی بر مدیریت ارزش» نوشته دکتر منصوره اسماعیلی و دکتر محمدحسن موحدی، اثری پیشگام در این حوزه است که خلاء موجود در ادبیات فارسی را پر می کند. این کتاب نه تنها به تشریح مفاهیم بنیادین آینده پژوهی در کسب و کار می پردازد، بلکه با معرفی «مدل توسعه آینده بنیان مدیریت ارزش»، یک چارچوب عملی و کاربردی را برای مدیران و کارشناسان فراهم می آورد. این محتوا یک خلاصه کتاب آینده نگاری شرکتی مبتنی بر مدیریت ارزش است که فراتر از یک معرفی ساده، به تحلیل عمیق مفاهیم کلیدی، مدل های پیشنهادی نویسندگان و کاربردهای عملی آن می پردازد. هدف نهایی، توانمندسازی مدیران و کارشناسان برای به کارگیری اصول آینده نگاری شرکتی و مدیریت ارزش سازمانی در سازمان های خود، جهت آمادگی برای چالش های آینده و ایجاد ارزش پایدار است.

فصل اول: آینده پژوهی و آینده نگاری: مبانی و ضرورت ها

نقطه آغازین هر تلاشی برای درک آینده، آشنایی با مبانی آینده پژوهی و تمایز آن از مفاهیم مشابه است. این فصل به تشریح این مبانی می پردازد و ضرورت های آن را در بافت سازمانی تبیین می کند.

۱.۱. چرا آینده پژوهی حیاتی است؟

آینده پژوهی، رویکردی علمی و نظام مند برای مطالعه آینده است که هدف اصلی آن، مدیریت عدم قطعیت و شناسایی آینده های ممکن است. این علم بر خلاف پیش بینی، که بر قطعیت و تک بعدی بودن آینده تاکید دارد، به سناریوهای متعدد و احتمالی می پردازد. پیش گویی نیز که معمولاً بر مبنای شهود یا مفروضات غیرعلمی استوار است، با آینده پژوهی تفاوت ماهوی دارد. ضرورت آینده پژوهی در کسب و کار از آنجا ناشی می شود که بسیاری از مشکلات کنونی سازمان ها، ریشه در عدم توجه کافی به روندهای آینده و پیامدهای بلندمدت تصمیمات فعلی دارند. آینده پژوهی با فراهم آوردن بینشی عمیق نسبت به تغییرات آتی، به سازمان ها کمک می کند تا از حالت انفعالی خارج شده و به شکل فعالانه، آینده مطلوب خود را طراحی و معماری کنند.

۱.۲. سیر تحول آینده پژوهی

تاریخچه آینده پژوهی به نیمه اول قرن بیستم و پس از جنگ جهانی دوم باز می گردد. در ابتدا، این حوزه عمدتاً برای اهداف نظامی و امنیتی، به ویژه در دوران جنگ سرد، به منظور پیش بینی تحولات تسلیحاتی و استراتژیک رقبا مورد استفاده قرار می گرفت. نهادهایی مانند رند کورپوریشن (RAND Corporation) نقش مهمی در توسعه متدولوژی های اولیه آینده پژوهی ایفا کردند. با این حال، از دهه ۱۹۷۰ به بعد، کاربردهای آینده پژوهی به تدریج به حوزه های تجاری و سازمانی نیز تسری یافت. این تحول، به کسب وکارها امکان داد تا چالش های آتی را شناسایی کرده و استراتژی های خود را برای مواجهه با آن ها تنظیم کنند. در طول دهه های اخیر، این دانش تکامل چشمگیری یافته و مدل ها و رویکردهای متعددی برای آن توسعه یافته است.

۱.۳. اجزاء و مفروضات آینده پژوهی

آینده پژوهی بر پایه هایی مشخص استوار است. یکی از مفاهیم کلیدی، «مثلث آینده پژوهی» است که سه ضلع اصلی آن را گذشته (درس ها و الگوها)، حال (تحولات و نیروهای موجود) و آینده (سناریوها و امکانات) تشکیل می دهند. این رویکرد، تفکری سیستمی را می طلبد که در آن، اجزای مختلف یک سیستم و روابط متقابل آن ها در نظر گرفته می شود. مفروضات اصلی آینده پژوهی شامل این موارد است: آینده قطعی نیست و می توان آن را تحت تأثیر قرار داد؛ آینده حاصل تعامل پیچیده ای از نیروهای مختلف است؛ و آینده های متعددی ممکن است رخ دهند که باید برای آن ها آماده بود. این رویکرد، به سازمان ها کمک می کند تا با نگاهی جامع، به تحلیل روندهای بلندمدت بپردازند.

۱.۴. آینده پژوهی در مقابل برنامه ریزی

اگرچه آینده پژوهی و برنامه ریزی هر دو با آینده سروکار دارند، اما تفاوت های ماهوی بین آن ها وجود دارد. برنامه ریزی معمولاً بر پایه مفروضات نسبتاً ثابت از آینده و با هدف رسیدن به اهداف مشخص و کوتاه مدت یا میان مدت صورت می گیرد. در مقابل، آینده پژوهی با عدم قطعیت بالا و افق های زمانی بلندمدت تر سروکار دارد. هدف آن کشف آینده های ممکن، محتمل و مطلوب است، نه صرفاً برنامه ریزی برای یک آینده قطعی. آینده پژوهی زمینه ساز برنامه ریزی استراتژیک است و با فراهم آوردن بینش های عمیق تر نسبت به آینده، به سازمان ها امکان می دهد تا برنامه هایی انعطاف پذیرتر و مقاوم تر در برابر تغییرات تدوین کنند. به بیان دیگر، آینده پژوهی به «کجا می رویم؟» می پردازد، در حالی که برنامه ریزی به «چگونه به آنجا برسیم؟» تمرکز دارد.

فصل دوم: آینده نگاری راهبردی، مشارکتی و قدرت مدیریت ارزش

پس از درک مبانی آینده پژوهی، این فصل به انواع خاصی از آینده نگاری، به ویژه آینده نگاری راهبردی و مشارکتی، و همچنین نقش حیاتی اصول مدیریت ارزش در این فرایند می پردازد.

۲.۱. انواع آینده نگاری

آینده نگاری را می توان بر اساس اهداف و رویکردهای مختلفی دسته بندی کرد. دو نوع اصلی که در این کتاب مورد توجه قرار می گیرد، آینده نگاری راهبردی و آینده نگاری مشارکتی است. آینده نگاری راهبردی (Strategic Foresight) بر شناسایی و تحلیل روندهای بلندمدت و توسعه سناریوهای آینده برای تدوین استراتژی های سازمانی تمرکز دارد. هدف آن کمک به سازمان ها برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک آگاهانه و شکل دهی به آینده مطلوب است. آینده نگاری مشارکتی (Participatory Foresight) بر درگیر کردن ذینفعان مختلف (کارمندان، مشتریان، شرکا، جامعه) در فرایند آینده پژوهی تاکید دارد. این رویکرد، با بهره گیری از خرد جمعی، به شناسایی دیدگاه های متنوع و افزایش پذیرش سناریوهای آینده کمک می کند و منجر به تصمیم گیری های پایدارتر و همه جانبه تر می شود.

۲.۲. آینده نگاری راهبردی در سازمان

آینده نگاری راهبردی، فرایندی است که به سازمان ها کمک می کند تا درک عمیق تری از محیط آینده کسب وکار خود پیدا کنند و بر اساس آن، استراتژی های انعطاف پذیر و نوآورانه تدوین نمایند. این فرایند شامل مراحل مختلفی نظیر اسکن محیطی، شناسایی محرک های تغییر، توسعه سناریوها، تحلیل پیامدها و طراحی استراتژی های پاسخ است. پیشینه آینده نگاری راهبردی به دهه های اخیر باز می گردد، زمانی که سازمان ها به ضرورت نگاه بلندمدت و فراتر از برنامه ریزی سنتی پی بردند. این رویکرد نه تنها در شکل دهی استراتژی های موجود موثر است، بلکه به سازمان ها امکان می دهد تا بازارهای جدید را شناسایی کرده و مزیت های رقابتی پایداری ایجاد کنند. آینده نگاری راهبردی با تحلیل سیاست گذاری و توسعه نیز ارتباط تنگاتنگی دارد و می تواند به دولت ها و نهادهای عمومی در تدوین سیاست های بلندمدت و پایدار کمک کند.

۲.۳. مدیریت ارزش: نسل سوم مدیریت دانش

مدیریت ارزش، رویکردی نظام مند است که هدف آن به حداکثر رساندن ارزش برای ذینفعان از طریق بهبود عملکرد، کاهش هزینه و افزایش کیفیت است. نویسندگان کتاب، مدیریت ارزش را نه تنها به عنوان یک رویکرد مدیریتی، بلکه به عنوان نسل سوم مدیریت دانش معرفی می کنند. این دیدگاه نشان می دهد که مدیریت ارزش فراتر از صرفاً تحلیل مالی، به بهره برداری از دانش سازمانی برای ایجاد ارزش می پردازد. اصول مدیریت ارزش شامل تمرکز بر عملکرد، رویکرد تیم محور، خلاقیت، تفکر سیستمی و چرخه حیات محصول/پروژه است. ترکیب مدیریت ارزش با آینده نگاری شرکتی، به سازمان ها کمک می کند تا نه تنها ارزش های کنونی را بهینه کنند، بلکه با نگاه به آینده، ارزش های جدیدی را شناسایی و خلق نمایند و از این طریق، چابکی و انعطاف پذیری استراتژیک خود را افزایش دهند.

فصل سوم: آینده نگاری شرکتی و رویکرد توسعه آینده بنیان

این فصل به طور خاص به مفهوم آینده نگاری شرکتی می پردازد و چگونگی پیوند آن با نوآوری و توسعه مدیریت را بررسی می کند. این رویکرد به سازمان ها کمک می کند تا با نگاهی عمیق تر، مسیرهای رشد و تکامل آتی خود را مشخص کنند.

۳.۱. آینده نگاری شرکتی چیست و چرا اهمیت دارد؟

آینده نگاری شرکتی (Corporate Foresight) عبارت است از فرایند نظام مند شناسایی، مشاهده و تفسیر عواملی که محرک تغییر هستند، مضامین خاص شرکت را تعیین می کنند و واکنش های مناسب شرکت را هدف قرار می دهند. این رویکرد، فراتر از آینده پژوهی عمومی، بر لایه سازمانی متمرکز است و به سازمان ها امکان می دهد تا با پویش مستمر محیط کسب وکار و کسب بینش عمیق از تغییرات محیطی، درک خود را از آینده افزایش دهند. اهمیت آینده نگاری شرکتی در توانایی آن برای کاهش عدم قطعیت، آمادگی سازمان برای تغییر، شناسایی فرصت های نوآورانه و نهایتاً ایجاد ارزش از طریق آینده نگاری نهفته است. این فرایند، ذینفعان چندگانه را درگیر می کند و به سازمان کمک می کند تا به سمت آینده مطلوب خود گام بردارد.

«آینده نگاری شرکتی توانایی نگاه به آینده و دستیابی به بینش در سازمان جهت شکل دادن به استراتژی و تعریف بازار، محصول و خدمات جدید است. این رویکرد باعث ارزش آفرینی از طریق دسترسی به منابع کلیدی جهت برتری در رقابت می شود و شرکت را برای تغییر آماده می سازد.»

۳.۲. مدل ها و فرایندهای آینده نگاری شرکتی

کتاب حاضر به بررسی مدل های متنوع و فرایندهای آینده نگاری شرکتی می پردازد که هر یک چارچوب متفاوتی برای تحلیل آینده ارائه می دهند. یکی از مدل های مهم، «مدل بلوغ آینده نگاری شرکتی» است. این مدل، سازمان ها را بر اساس سطح توانایی شان در آینده نگاری، از سطوح ابتدایی (واکنشی) تا سطوح پیشرفته (پیشرو و فعال)، دسته بندی می کند. مراحل عمومی فرایند آینده نگاری شرکتی شامل:

  1. پویش محیطی: جمع آوری و تحلیل اطلاعات درباره روندهای کلان، فناوری های نوظهور، تغییرات اجتماعی و اقتصادی.
  2. شناسایی محرک ها: تشخیص عوامل اصلی و تأثیرگذار بر آینده سازمان.
  3. توسعه سناریو: خلق داستان های محتمل و منطقی از آینده بر اساس محرک های شناسایی شده.
  4. تحلیل پیامدها: ارزیابی تأثیر هر سناریو بر سازمان و شناسایی فرصت ها و تهدیدها.
  5. تدوین استراتژی: طراحی استراتژی های انعطاف پذیر و مقاوم در برابر تغییرات محیطی.
  6. نظارت و بازخورد: پایش مستمر محیط و ارزیابی اثربخشی استراتژی ها.

این مدل ها و فرایندها، به سازمان ها کمک می کنند تا به شکلی ساختاریافته، به مطالعه آینده بپردازند و از اطلاعات به دست آمده در تصمیم گیری های استراتژیک خود بهره برند.

۳.۳. ارتباط آینده نگاری شرکتی با نوآوری و توسعه مدیریت

آینده نگاری شرکتی نه تنها ابزاری برای درک آینده است، بلکه کاتالیزوری قوی برای نوآوری و توسعه مدیریت در سازمان ها محسوب می شود. با شناسایی روندهای نوظهور و سناریوهای آینده، سازمان ها می توانند فرصت های جدید برای توسعه محصول، خدمات و مدل های کسب وکار نوآورانه را کشف کنند. این فرایند، فرهنگ نوآوری را در سازمان تقویت می کند و به کارمندان انگیزه می دهد تا خارج از چارچوب های فکری معمول خود بیندیشند. همچنین، آینده نگاری شرکتی به توسعه مدیریت نیز کمک شایانی می کند. مدیرانی که در فرایندهای آینده نگاری مشارکت می کنند، توانایی های خود را در تفکر استراتژیک، تصمیم گیری در عدم قطعیت، و مدیریت تغییر بهبود می بخشند. این رویکرد، منجر به تربیت رهبرانی می شود که نه تنها به حال سازمان می اندیشند، بلکه قادرند سازمان را به سمت آینده ای مطلوب تر هدایت کنند.

فصل چهارم: مطالعه موردی: آینده نگاری شرکتی در صنعت پتروشیمی ایران

این فصل، دانش نظری آینده نگاری شرکتی را با یک مطالعه موردی عملی در یکی از استراتژیک ترین صنایع ایران، یعنی صنعت پتروشیمی، پیوند می زند. این بخش به تفصیل به پتانسیل ها، چالش ها و ضرورت های کاربرد آینده نگاری در این صنعت می پردازد.

۴.۱. جایگاه صنعت پتروشیمی ایران

صنعت پتروشیمی به دلیل دسترسی به منابع عظیم نفت و گاز، در اقتصاد ملی ایران جایگاه حیاتی و استراتژیکی دارد. این صنعت نه تنها نقش مهمی در تولید ناخالص داخلی و ارزآوری ایفا می کند، بلکه با تولید محصولات پایه و واسطه ای، خوراک صنایع پایین دستی و تکمیلی بسیاری را نیز فراهم می آورد. پتانسیل های بی نظیر این صنعت، از جمله ذخایر عظیم خوراک ارزان و موقعیت جغرافیایی استراتژیک، می تواند ایران را به یکی از بازیگران اصلی در بازارهای جهانی پتروشیمی تبدیل کند. با این حال، بهره برداری کامل از این پتانسیل ها مستلزم برنامه ریزی بلندمدت، نوآوری و آینده نگاری راهبردی است.

۴.۲. چالش های پیش روی صنعت پتروشیمی

علی رغم پتانسیل های فراوان، صنعت پتروشیمی ایران با چالش های صنعت پتروشیمی ایران متعددی مواجه است که لزوم آینده نگاری را بیش از پیش برجسته می کند. این چالش ها شامل موارد زیر هستند:

  • فناوری و نوآوری: عدم به روزرسانی فناوری ها و عقب ماندگی از رقبا در حوزه تولید محصولات با ارزش افزوده بالا.
  • محدودیت های محیط زیستی: فشارهای فزاینده برای کاهش آلایندگی و حرکت به سمت تولید پایدار.
  • تحریم ها و محدودیت های بین المللی: دسترسی محدود به بازارهای جهانی، سرمایه گذاری خارجی و فناوری های پیشرفته.
  • رقابت منطقه ای و جهانی: افزایش رقابت از سوی کشورهای همسایه و قدرت های جهانی در تولید محصولات پتروشیمی.
  • مدیریت منابع: بهره وری پایین در مصرف خوراک و انرژی.
  • زیرساخت ها: نیاز به توسعه و نوسازی زیرساخت های حمل و نقل، ذخیره سازی و صادرات.

این چالش ها، تأکید می کنند که بدون یک رویکرد جامع و آینده نگر، صنعت پتروشیمی ایران نمی تواند جایگاه واقعی خود را در اقتصاد جهانی پیدا کند.

۴.۳. لزوم به کارگیری آینده نگاری شرکتی

برای غلبه بر چالش های فوق و بهره برداری از پتانسیل های موجود، کاربرد آینده نگاری در پتروشیمی ضروری است. آینده نگاری شرکتی به مدیران این صنعت کمک می کند تا:

  • روندهای جهانی (مانند گذار به انرژی های پاک، اقتصاد چرخشی) را درک کنند.
  • سناریوهای مختلف برای آینده عرضه و تقاضای محصولات پتروشیمی را تدوین کنند.
  • تهدیدات احتمالی (مانند جایگزینی مواد، مقررات جدید) و فرصت های نوظهور (مانند بازارهای جدید، محصولات زیست تخریب پذیر) را شناسایی کنند.
  • استراتژی های بلندمدت برای تنوع بخشی به محصولات، سرمایه گذاری در فناوری های پاک، و بهینه سازی زنجیره ارزش خود را تدوین نمایند.

با رویکرد آینده نگاری، صنعت پتروشیمی می تواند از حالت واکنشی خارج شده و به یک بازیگر فعال و شکل دهنده آینده تبدیل شود.

۴.۴. ترسیم آینده مطلوب و سناریوهای استراتژیک

کتاب، با تأکید بر ضرورت ترسیم آینده مطلوب، دو سناریو استراتژیک را برای صنعت پتروشیمی ایران معرفی می کند:

  1. سناریو مرجع (RTS – Reference Scenario): این سناریو، آینده صنعت پتروشیمی را بر اساس سیاست ها و برنامه های موجود و بدون تغییرات بنیادی ترسیم می کند. پیامد آن می تواند تداوم چالش ها، عقب ماندگی از رقبا و عدم بهره برداری کامل از پتانسیل ها باشد. این سناریو، تصویری از اگر هیچ کاری نکنیم ارائه می دهد.
  2. سناریو تکنولوژی پاک (CTS – Clean Technology Scenario): این سناریو، آینده ای را به تصویر می کشد که در آن صنعت پتروشیمی ایران با سرمایه گذاری در فناوری های پاک، تولید محصولات با ارزش افزوده بالا و تمرکز بر توسعه پایدار، به جایگاه مطلوبی دست می یابد. این سناریو، بر توانمندی های لازم برای حرکت به سمت آینده ای پایدار و توسعه پاک، مانند مدیریت دانش، نوآوری فناورانه و همکاری های بین المللی تأکید می کند.

توصیه های کتاب برای رسیدن به آینده مطلوب در این صنعت، شامل سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، توسعه محصولات سبز، بهبود بهره وری انرژی و آب، و تقویت استراتژی های انعطاف پذیر شرکتی است.

فصل پنجم: مدل ابتکاری کتاب: مدل توسعه آینده بنیان مدیریت ارزش

این فصل، قلب تپنده کتاب و اصلی ترین نوآوری آن را تشکیل می دهد. در اینجا به معرفی و تحلیل عمیق تر مدل پیشنهادی نویسندگان می پردازیم که چگونه آینده نگاری شرکتی و مدیریت ارزش سازمانی را به یکدیگر پیوند می زند.

۵.۱. معرفی مدل توسعه آینده بنیان مدیریت ارزش

مدل توسعه آینده بنیان مدیریت ارزش، ابتکار اصلی نویسندگان کتاب (منصوره اسماعیلی، محمدحسن موحدی) است که رویکردی نوین و یکپارچه را برای مواجهه با آینده ارائه می دهد. این مدل، آینده نگاری شرکتی را با اصول مدیریت ارزش تلفیق می کند تا سازمان ها نه تنها بتوانند آینده های ممکن را شناسایی کنند، بلکه توانایی خلق و حفظ ارزش در آن آینده ها را نیز داشته باشند. این مدل فراتر از صرفاً پیش بینی یا واکنش به تغییرات، بر معماری فعالانه آینده و تولید ارزش در این مسیر تمرکز دارد. هدف اصلی آن، کمک به سازمان ها برای تبدیل بینش های آینده نگرانه به استراتژی های عملیاتی و ایجاد ارزش پایدار در یک محیط متغیر و نامطمئن است.

این مدل بر این مبنا استوار است که برای ساختن آینده ای مطلوب، سازمان ها باید:

  • آینده گرا باشند: یعنی دائماً به دنبال درک روندهای آتی و پیامدهای آن ها باشند.
  • ارزش محور باشند: یعنی هر تصمیم و اقدامی با هدف ایجاد ارزش برای ذینفعان صورت گیرد.
  • دانش بنیان باشند: یعنی مدیریت دانش و آینده نگاری را به هم پیوند دهند تا از اطلاعات و تجربیات به نحو احسن بهره برداری کنند.

۵.۲. چهارچوب و مراحل اجرایی مدل پیشنهادی

مدل توسعه آینده بنیان مدیریت ارزش، یک چارچوب نظری و عملیاتی گام به گام را برای پیاده سازی ارائه می دهد. اگرچه جزئیات دقیق فرایند اجرایی در این خلاصه نمی گنجد، اما می توان مراحل کلی آن را به شرح زیر توصیف کرد:

  1. مرحله ۱: درک محیط و شناسایی محرک ها (Foresight & Scanning):
    • پویش مستمر محیط کلان (PESTEL: سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه، محیط زیستی، قانونی) و محیط صنعت.
    • شناسایی روندهای کلان، نقاط ضعف، نقاط قوت، فرصت ها و تهدیدها.
    • تحلیل عدم قطعیت ها و محرک های اصلی تغییر.
  2. مرحله ۲: خلق سناریوهای آینده (Scenario Development):
    • بر اساس محرک های شناسایی شده، توسعه سناریوهای مختلف و محتمل برای آینده سازمان و صنعت.
    • توصیف دقیق هر سناریو از جنبه های مختلف.
  3. مرحله ۳: ارزیابی ارزش در سناریوها (Value Assessment):
    • برای هر سناریو، ارزیابی پتانسیل های ایجاد ارزش و همچنین تهدیدات ارزشی.
    • تعیین معیارهای ارزش گذاری (مالی، اجتماعی، محیطی، نوآوری).
  4. مرحله ۴: طراحی استراتژی های آینده بنیان (Future-based Strategy Design):
    • تدوین استراتژی هایی که در برابر سناریوهای مختلف مقاوم و انعطاف پذیر باشند.
    • تمرکز بر نوآوری، تاب آوری و چابکی استراتژیک.
  5. مرحله ۵: پیاده سازی و پایش (Implementation & Monitoring):
    • اجرای استراتژی ها و پروژه های تعریف شده.
    • پایش مستمر محیط و شاخص های کلیدی عملکرد برای انطباق با تغییرات.

در تمام این مراحل، مدیریت دانش نقش محوری ایفا می کند؛ از جمع آوری و تحلیل اطلاعات در مرحله پویش محیطی، تا به اشتراک گذاری بینش ها در توسعه سناریوها، و نهایتاً بهره برداری از تجربیات در مرحله پیاده سازی. این مدل، دیاگرام یا شرح گام های عملی برای پیاده سازی مدل در یک سازمان را به تفصیل توضیح می دهد که در کتاب اصلی قابل مشاهده است.

۵.۳. مزایای به کارگیری مدل

به کارگیری مدل توسعه آینده بنیان مدیریت ارزش مزایای چشمگیری برای سازمان ها به همراه دارد:

  • افزایش ارزش آفرینی: با نگاه به آینده، سازمان ها می توانند فرصت های جدید برای خلق ارزش پایدار را شناسایی و از آن ها بهره برداری کنند.
  • کاهش عدم قطعیت: اگرچه نمی توان عدم قطعیت را به طور کامل حذف کرد، اما این مدل به سازمان ها کمک می کند تا با درک بهتر آینده، عدم قطعیت را مدیریت کرده و برای سناریوهای مختلف آماده باشند.
  • آمادگی برای تغییر: سازمان هایی که از این مدل استفاده می کنند، چابکی و انعطاف پذیری بیشتری در مواجهه با تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره از خود نشان می دهند.
  • چابکی استراتژیک: توانایی انطباق سریع استراتژی ها با تغییرات محیطی و بهره برداری از فرصت ها.
  • تقویت نوآوری: این مدل با تشویق تفکر آینده نگر، زمینه ساز نوآوری های محصولی، خدماتی و فرآیندی می شود.
  • بهبود تصمیم گیری: با فراهم آوردن بینش های عمیق تر، کیفیت تصمیم گیری های استراتژیک مدیران افزایش می یابد.

این مدل، راهبردی قدرتمند برای سازمان هایی است که به دنبال تضمین بقا، رشد و رهبری در آینده ای نامشخص هستند و به اهمیت آینده نگاری برای مدیران واقفند.

جمع بندی و نتیجه گیری

کتاب «آینده نگاری شرکتی مبتنی بر مدیریت ارزش» از منصوره اسماعیلی و محمدحسن موحدی، اثری ارزشمند و راهگشا در حوزه آینده نگاری شرکتی و مدیریت ارزش سازمانی است. این کتاب با تحلیل جامع مبانی آینده پژوهی و ضرورت های آن، به معرفی انواع آینده نگاری، به ویژه آینده نگاری راهبردی، می پردازد و چگونگی نقش مدیریت ارزش را به عنوان نسل سوم مدیریت دانش تبیین می کند.

یکی از مهم ترین درس های این کتاب، درک تفاوت میان پیش بینی صرف و معماری فعالانه آینده است. نویسندگان با ارائه یک مطالعه موردی کاربردی در صنعت پتروشیمی ایران، چالش ها و فرصت های پیش روی این صنعت حیاتی را با نگاهی آینده نگارانه بررسی می کنند. اما اوج نوآوری این کتاب، معرفی «مدل توسعه آینده بنیان مدیریت ارزش» است. این مدل ابتکاری، چارچوبی عملیاتی برای مدیران فراهم می آورد تا با تلفیق آینده نگاری و مدیریت ارزش، نه تنها برای تغییرات آینده آماده شوند، بلکه خود به فعالان شکل دهنده آینده تبدیل گردند و به ایجاد ارزش از طریق آینده نگاری دست یابند. این رویکرد ترکیبی، کلید تصمیم گیری در عدم قطعیت و افزایش چابکی استراتژیک سازمان هاست.

بهره گیری از مفاهیم و مدل های این کتاب، به مدیران ارشد و میانی، کارشناسان، پژوهشگران و حتی کارآفرینان کمک می کند تا با نگاهی بلندمدت تر و هوشمندانه تر، سازمان های خود را در مسیر رشد و پایداری هدایت کنند. مطالعه کامل این کتاب، به عنوان یک منبع مرجع مستقل و ارزشمند در حوزه آینده پژوهی شرکتی و مدیریت ارزش، برای تمامی علاقه مندان به توسعه فردی و سازمانی، به شدت توصیه می شود. این اثر، راهنمایی عملی و الهام بخش برای مدیران آینده نگر در مواجهه با جهانی نامطمئن و پر از تحول است.