فرق اهنگ با موزیک

در واقع بین هفت هنر اصلی انسان موسیقی در جایگاه اول قرار دارد.البته بعضی نقاشی و طراحی را اول می دانند اما فهرست ها موسیقی را در جایگاه اول قرار داده اند.  با دسترسی آسان و سریع به میلیون‌ها آهنگ، هنرمندان محبوب و ژانرهای مختلف، تجربه گوش‌کردن به موسیقی را به یک تجربه لذت‌بخش و هیجان‌انگیز تبدیل می‌کند. trackmelody هنر بیان و انتقال احساس از طریق صوت و آوا اسـت، مثل نقاشی کـه انتقال و بیان احساس از طریق کشیدن طرح ها اسـت و یا سینما کـه بیان و انتقال احساس و پیام خاصی از طریق عکس های می باشد.

  1. هنر اول = موسیقی
  2. هنر دوم = حرکات نمایشی و رقص
  3. هنر سوم = هنرهای ترسیمی، «نقاشی ، خطاطی و…»
  4. هنر چهارم = هنرهای تجسمی، «معماری، مجسمه سازی ، شیشه گری و…»
  5. هنر پنجم = ادبیات «نویسندگی، شامل شعر ، داستان ، فیلمنامه و…»
  6. هنر ششم = هنرهای نمایشی، تئاتر و …
  7. هنر هفتم = سینما

تخیل به عنوان مهمترین عامل در شکل گیری آثار هنری بـه شمار می رود ، هرچه هنرمند حس تخیل بهتری داشته باشد آثار او در میان سایر هنرمندان شاخص تر میشود. احساسات و عواطف هنرمند ، وجه اشتراک آثار هنری در این است که بیشتر این آثار بر اساس عواطف و احساسات هنرمند شکل می گیرد و کمتر تفکر منطقی و عقلانی در پیش زمینه آثار هنری دخالت دارند. این بدین معنی نیست کـه هنرمند از عقل ، شعور و درک خود در خلق آثار استفاده نمیکند ، بـه عبارتی یعنی احساسات هنرمند بر جنبه هاي فکری در ابتدای شکل گیری طرح او برتری می یابد. منشوری بودن و چند معنایی بودن آثار هنری ، این بدین معنی اسـت کـه وقتی هنرمند اثری را خلق می کند هرکس کـه در مقابل آن قرار میگیرد با توجه بـه تفکرات و احساسات خود می تواند برداشت متفاوتی از آثار هنری داشته باشد.

بی شک وقتی یک اثر هنری از عواطف و احساسات هنرمند شکل میگیرد نمی تواند معنایی تک بعدی داشته باشد و استنباط ازآن متفاوت می شود. موسیقی یا آهنگ راکه در ادبیات پارسی کهن به آن خنیا هم میگویند، یک فعالیت یا حرفه اسـت که از صدا یا سکوت تشکیل می شود. عناصر اصلی تشکیل دهنده ي موسیقی، ملودی، هارمونی و ریتم اسـت کـه ملودی توسط زیر و بمی صدا ها بـه وجود می آید. ارسطو «از فیلسوفان یونان باستان» موسیقی را یکی از شاخه هاي ریاضی معرفی کرد و فیلسوفان اسلامی هم نظر او را پذیرفته اند مانند ابن سینا کـه در کتاب خود در بخش ریاضی از موسیقی نام برده است.

موسیقی حکمتی اسـت کـه نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ درمانده است بنابر این آنرا در قالب اصوات ظاهر می سازد. افلاطون «دوّمین فیلسوف از فیلسوفان بزرگ» می گوید موسیقی یک ناموس اخلاقی اسـت کـه روح بـه جهانیان، و بال به تفکر و جهش بـه تصور، و ربایش بـه غم و شادی و حیات بـه همه ی چیز می بخشد.موسیقی روح انسان را مناسب و هماهنگ میکند و استعداد پذیرش عدالت را در وی برمی انگیزد. از نظر ابونصر فارابی «از بزرگ ترین فلاسفه و دانشمندان ایرانی عصر اسلام» موسیقی علم شناسایی الحان و شامل دو علم اسـت؛ علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری.

از نظر ابوعلی سینا «دکتر، ریاضی دان، منجم، فیزیک دان، شیمی دان، زمین شناس، شاعر، منطق دان و فیلسوف ایرانی» موسیقی علمی اسـت ریاضی کـه در آن از چگونگی نغمه ها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمان هاي بین نغمه ها بحث میشود. بتهوون «موسیقی دان و آهنگساز برجسته ي آلمانی» آهنگ یا موسیقی را مظهری میداند عالی تر از هر علم و فلسفه اي.از نظر او موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و عالی ترین تجلی قریحه انسانی اسـت. بتهوون می گوید : «آنجا کـه سخن از گفتن بازمی ماند موسیقی آغاز میشود.»

ریشه موسیقی بـه عهد کهن ارتباط دارد.در واقع همان روزی کـه انسان توانست برای اولین بار خوشی ها و رنج هاي خود را با صدا نمایش دهد، مبدأ موسیقی بـه شمار می آید. ابن خردادبه «جغرافی دان، تاریخ نویس و موسیقی شناس ایرانی» موسیقی آن اسـت کـه تـو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چـه باشد رنج و بلاست.موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی کـه موسیقی را پدیدآورد. هگل «فیلسوف بزرگ آلمانی» آنچه موسیقی متعلق به خود می داند همان اعماق زندگانی درون شخص اسـت موسیقی هنر خاص روح اسـت و بـه طور مستقیم بـه خطاب میکند.

مـن موسیقی را تنها وسیله لذت گوش بـه شمار نمی آورم بلکه آن را محرک قلب و مهیج احساسات می دانم. موسیقی عالی ترین هنرهاست. موسیقی متعلق بـه دل اسـت و جاییکه دل نیست موسیقی هم وجود ندارد.» فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، آهنگساز و فیلولوژیست کلاسیک بزرگ آلمانی معتقد اسـت کـه تمام پدیده ها در مقایسه با موسیقی تنها نمادند.زندگی بدون موسیقی اشتباهی بزرگ بوده اسـت. شبکه پزشک آنلاین در برگیرنده اطلاعات وسیع در حوزه پزشکی می باشد. در این مجموعه می توانید مطالب مفید و مستندی را پیرامون تغذیه، پوست و مو، زنان و زایمان و … بیابید. همچنین امکان دسترسی به پرسش و پاسخ پزشکی در این حوزه ها را داشته باشید.

برای پاسخ به این سوال که موسیقی چیست؟ یا موزیک چیست، باید بگوییم موسیقی در همه چیز وجود دارد؛ درون بدن ما، در حرکت سیارات و ستارگان کهکشان، در ارتباط بین انسان‌ها و ارتباط بین حیوانات، و همچنین در حرکت آب و باد لئونارد برنشتاین می‌گوید: «موسیقی می‌تواند برای هر ناشناسی، نامی بسازد و ناشناخته‌ها را به هم منتقل کند». این یک زبان جهانی است که وقتی کلمات قادر به بیان منظور و مفهوم نیستند، انسان‌ها می‌توانند از آن به عنوان یک جایگزین شایسته، استفاده کنند. با این تفاسیر، موزیک یا موسیقی چیست؟ چطور موسیقی در طول تاریخ بر بشریت تاثیر گذاشته است؟ این مطلب هر آنچه که نیاز دارید در مورد موزیک یا موسیقی بدانید را، بازگو خواهد کرد.

موسیقی چیست؟

به طور خلاصه، موسیقی هنر ترکیب و سازماندهی صداها همراه با عناصر دیگر در زمان، جهت ایجاد یک ترکیب معنادار است. موسیقی، عناصر مختلفی مانند ریتم، ملودی، هارمونی و رنگ یا طنین را برای ایجاد یک قطعۀ منحصر به فرد، ترکیب می‌کند. موسیقی شامل عناصر دیگری مانند گام (توالی پی در پی نت ها) که ملودی و هارمونی را کنترل می‌کند و همچنین داینامیک (میزان شدت صدا) که بر روی تکسچر آهنگ (تعداد لایه‌های صوتی همزمان و ارتباط بین آن‌ها) تاثیر می‌گذارد، نیز می‌شود.

موسیقی یا موزیک، یکی از جنبه‌های فرهنگی بشریت است که معمولا توسط انسان‌ها برای بیان احساسات، موقعیت‌ها، رویدادها و داستان‌ها استفاده می‌شود. چندین و چند ژانر موسیقی مختلف وجود دارد که هر کدام تلاش می‌کنند برای ایجاد سبکی جدید با ویژگی‌های متمایز، روی این عناصر تمرکز کرده یا دانسته آن‌ها را نادیده بگیرند. موسیقی با استفاده از آلات مختلف موسیقی اجرا می‌شود که می‌توان آن‌ها را با تکنیک‌های آوازی مختلف، ترکیب کرد.

اجزای موسیقی

برخی از اجزای موسیقی بنیادی و اساسی هستند، در حالیکه برخی دیگر اهمیت کمتری دارند و کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. برخی از اساسی‌ترین عناصر عبارتند از ژانر موسیقی، داینامیک (میزان شدت صدا)، پیچ (زیر و بمی یا کشش صدا)، ضرب (واحدهای زمانی)، تمپو (سرعت اجرای ضرب)، ریتم، ملودی، هارمونی، وکال، رنگ یا طنین، آرتیکولاسیون، بیان، فرم و ساختار. در برخی از تعاریف، بعضی از این اجزا، به عنوان اجزای اساسی در نظر گرفته نمی‌شوند. مثلا نوازندگان بریتانیایی، نت‌های موسیقی را جزوی از این اجزا می‌دانند و عناصر دیگری مانند ملودی و هارمونی را از این لیست حذف می‌کنند.

پیچ و ملودی در موزیک چیست؟

پیچ به این معناست که چقدر یک نت صدا می‌دهد یا با چه صدایی اجرا می‌شود. ملودی صدایی است که پس از گوش دادن به یک آهنگ، بارها و بارها در ذهن ما مرور می‌شود و همان چیزی است که در یک آهنگ تاثیرگذار می‌تواند حتی اشک ما را سرازیر کند. اما دقیقا ملودی چیست؟ واژه‌ای که به جای خیلی از موارد مختلف از آن استفاده می‌کنیم. ملودی به زبان ساده، مجموعه‌ای از صداهای موزیکال است که در قالب یک موجودیت واحد، در کنار هم قرار می‌گیرند. ملودی از نت‌های پیچ شده (زیر و بم) تشکیل شده است که پشت سر هم نواخته می‌شوند. ملودی‌های جذاب معمولا یک سری از نت‌ها را بارها و بارها تکرار می‌کنند. ترانه‌های موسیقی محلی معمولا از نت‌هایی از یک گام استفاده می‌کنند. ژانرهای دیگری مثل فری استایل جاز و بی‌پاپ جاز معمولا نت‌هایی از چند گام را ترکیب می‌کنند.

هارمونی و آکورد در موسیقی چیست؟

هارمونی از پخش همزمان 2 نت ساخته می‌شود. هارمونی در موسیقی تلفیق صداها و توالی آن ها است به نحوی که در قالب نوع خاصی از زیبایی شناسی قرار گیرد. هارمونی فرایندی ست که در آن انواع صدا در یک مقطع زمانی واحد ایجاد و در هماهنگی با یکدیگر شنیده و تحلیل می شوند. ضرب‌آهنگ یا ریتم (به فرانسوی: Rythme ) به معنی توالی ضربه‌های آهنگ که برای موزون کردن نوای موسیقی به کار می‌رود. به عبارت دیگر تکرار پی‌درپی یک حرکت پایدار در زمان مشخص را در موسیقی وزن یا ریتم گویند.

تکسچر یا بافت در موسیقی چیست؟

تا اینجا متوجه شدیم که جواب سوال موسیقی چیست، پیچیدگی‌های زیادی را شامل می‌شود، اما تکسچر یا بافت چیست؟ تکسچر یا بافت، صدای کلی یک قطعۀ موسیقی یا آهنگ است که براساس اینکه چطور سایر عناصر یا اجزای موسیقی با هم ترکیب شده‌اند، مشخص می‌شود. قطعات موسیقی که دارای بافت ضخیمی هستند، دارای لایه‌های بسیار زیادی از سازها هستند. بافت یا تکسچر همچنین تحت تاثیر شدت صداها نیز قرار دارد. بافت موسیقی به 4 دستۀ مونوفونی، هتروفونی، هموفونی و پلی‌فونی تقسیم می‌شود. بافت مونوفونیک، توسط یک خط موسیقی ملودیک و بدون هیچگونه همراهی شناخته می‌شود. نمونۀ آن را می‌توانید در اولین موومان سلو سوئیت شمارۀ 1 در گام سل ماژور اثر یوهان سباستین باخ نمونه‌ای از بافت مونوفونیک است، بشنوید. توجه کنید که چگونه خط تنکنوازی ویلونسل، تنها صدا در این اثر است.