ترور در تهران و رؤیای برباد رفته اسرائیل

ترور در تهران و رؤیای برباد رفته اسرائیل

رژیم اسرائیل طی دهه‌های گذشته کوشیده است با پنهان ساختن چالش‌های رادیکال اعتقادی و فرقه گرایانه، خود را در چهارچوب دولتی مدرن عرضه نماید. ابراز جنایات لجام گسیخته، مبادرت به اقدامات تروریستی و نیز فعالیت‌های غیر عقلایی و خارج از عرف دیپلماتیک، این رژیم را در قالب رفتار فرقه گرایانه بازتعریف کرده است و هرچه بیشتر مؤید حکمرانی فرقه‌ای حاکم آن است.بنا برآنچه گفته شد، زمان تأثیرگذاری اقدام رژیم اسرائیل، حتی در کوتاه مدت نیز از چند ساعت تجاوز نکرده و از هم‌اکنون نیز می‌توان، آن را رؤیایی برباد رفته دانست.

ترور در تهران و رؤیای برباد رفته اسرائیل

به گزارش آوای البرز،« ترور در تهران و رؤیای برباد رفته اسرائیل » عنوان یادداشت روزنامه ایران به قلم وحید یزدانیان، پژوهشگر است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

با عبور از ساعات و روزهای اولیه اقدام تروریستی رژیم اسرائیل در تهران، به نظر می‌رسد این رژیم در تصمیم‌گیری چند سطحی، به چنین اقدامی دست زده و علاوه بر حذف یکی از سرشناس‌ترین مخالفین خود، به دنبال اهدافی نظیر ایجاد «همگرایی در عرصه بین‌المللــــی»، «ایمن‌ســـــــازی سرزمینی»، «اختلاف افکنی در جبهه مخالفین» و نیز «بحران آفرینی» و «افزایش تنش در نخستین روزهای آغاز به کار دولت جدید در تهران» باشد.
لیکن با توجه به ملاحظات زیر، به نظر می‌رسد اهداف این رژیم محقق نگردد:
 
قرار گرفتن منطقی موضوع فلسطین در قاب تصمیمات استراتژیک تهران

 رژیم اسرائیل در دهه‌های گذشته، مؤکداً راهبرد ایجاد تقابل دولت- ملت را در ایران پیگیری نموده که بر این اساس، سیاست خارجی کشورمان در مقابله با سلطه‌طلبی‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای رژیم اسرائیل را از تصمیمات استراتژیک به تصمیماتی اعتقادی فروکاسته است.
اکنون و با انجام این ترور، لزوم مقابله با سیاست‌ها و اقدامات اسرائیل منطقاً و فارغ از انگاره‌های اعتقادی، امری حتمی در چهارچوب برنامه تقابل استراتژیک ارزیابی خواهد شد.
 
 پررنگ شدن موضوع فلسطین در انتخابات ایالات متحده
یکی از دلایل سفر نخست‌وزیر رژیم اسرائیل به ایالات متحده امریکا، فروکاستن اختلاف نظرهای احتمالی کمپین‌های انتخاباتی است تا به اتکای دیدارهای دوجانبه و دستاورد سخنرانی ۲۴ جولای در کنگره و نیز با عبور از فشارهای فعلی، حمایت از موجودیت اسرائیل را همچون ادوار گذشته انتخابات امریکا، به امری حتمی و فراتر از اهداف احزاب داخلی این کشور تبدیل سازد.
بنابراین ایجاد تنش ناگهانی ناشی از اقدام تروریستی این رژیم و برهم خوردن مکرر توازن نیروها در منطقه خاورمیانه، موضوع اشغالگری اسرائیل را مجدداً به صدر موضوعات پر چالش و اختلاف بر انگیز انتخابات ایالات متحده بازمی گرداند.
 
 عادی شدن ضربه پذیری اسرائیل
ایجاد هژمونی قدرت – و نه قدرت – بویژه پس از ۱۹۴۸ جزء اصلی‌ترین راهبردهای رژیم اسرائیل بوده است.اقدام به ضربات کوتاه مدت و بهره‌گیری بلند مدت از آثار وضعی این ضربات، همراه با تبلیغ پیچیدگی فرایند ضربات، باعث بسط قدرت نرم این رژیم و افزایش توان بازدارندگی بوده است.
اما استمرار تنش‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، اسرائیل را در وضعیت ضربه پذیری مستمر نیز قرار داده است و آسیب پذیری این رژیم به عنوان امری محتوم، هژمونی ایجاد شده را با چالشی اساسی مواجه ساخته است.
 
ایجاد وفاق و همگرایی در داخل ایران
محدودیت راهبردهای «مقابله با تهدیدات سخت» در مقایسه با «تکثر راهبردهای مقابله با تهدیدات نرم»، باعث ایجاد وحدت رویه در بین تصمیم گیران ارشد می‌گردد.
به همین جهت، نتیجه‌ گذار  رژیم اسرائیل از تهدیدات نرم و انجام اقدامات سخت، بر خلاف تصورات و رؤیاپردازی‌های این رژیم، باعث ایجاد وحدت و همگرایی بیشتر در داخل کشور و آسانترشدن تصمیم‌گیری برای دولت «وفاق ملی» شده است و دولت نیز از حمایت همه جانبه گروه‌های سیاسی و آحاد ملت اطمینان دارد.
 
رفتارفرقه گرایانه رژیم اسرائیل
رژیم اسرائیل طی دهه‌های گذشته کوشیده است با پنهان ساختن چالش‌های رادیکال اعتقادی و فرقه گرایانه، خود را در چهارچوب دولتی مدرن عرضه نماید. ابراز جنایات لجام گسیخته، مبادرت به اقدامات تروریستی و نیز فعالیت‌های غیر عقلایی و خارج از عرف دیپلماتیک، این رژیم را در قالب رفتار فرقه گرایانه بازتعریف کرده است و هرچه بیشتر مؤید حکمرانی فرقه‌ای حاکم آن است.
بنا برآنچه گفته شد، زمان تأثیرگذاری اقدام رژیم اسرائیل، حتی در کوتاه مدت نیز از چند ساعت تجاوز نکرده و از هم‌اکنون نیز می‌توان، آن را رؤیایی برباد رفته دانست.

انتهای پیام