رافائل گروسی در گزارشی به نشست فصلی استانداران آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پاسخهای تهران به سه موضوع مشکوک را از نظر بازرسان آژانس ناکافی خواند. فرمانداران تصمیم خواهند گرفت.
آیا جلسه فعلی منجر به یکسان شدن هر یک از دعاوی متناقض خواهد شد؟ یا اینکه تسلط یک طرف شرایطی را ایجاد می کند که در نهایت طرف دیگر مجبور به عقب نشینی از موقعیت حداکثری خود می شود؟ در حالی که نشانههای نگرانکنندهای وجود دارد مبنی بر اینکه قطعنامه جدید درباره توان هستهای ایران میتواند به طور بالقوه موضع سخت علیه تهران را تقویت کند، پیشبینی میشود که شدت آن به حدی نباشد که واکنش تند فوری تهران را برانگیزد.
پیش از نشست شورای حکام، ایالات متحده و سه عضو ترویکای اروپایی قطعنامه های خود را منتشر کردند. این متن قطعنامه نیست که تلآویو و تندروهای آمریکایی و برخی از متحدان منطقهای آنها تلاش میکنند تا فورا به خواستههای خود علیه تهران و در نتیجه ایران جامه عمل بپوشانند. این قطعنامههای خاص که احتمالاً در متن قطعنامه نهایی شورای حکام منعکس میشوند، به شدت محدود به هشدارها و تأکید بر برجسته کردن ماهیت خطرناک احتمال بازگشت پرونده هستهای به شورای امنیت سازمان ملل است. دور از انتظار نیست که ادبیات موجود در متن قطعنامه رویکردی قاطع علیه تهران داشته باشد.
متن قطعنامه نهایی یا «بیانیه پایانی» جلسه شورای حکام با مفهوم «قطعنامه» فاصله زیادی دارد و انتظار می رود همان چیزی باشد که در بالا ذکر شد. در این صورت می توان این گونه تعبیر کرد که آژانس همچنان امیدوار است تهران را برای دستیابی به توافق متقاعد کند یا نمی خواهد امید نهایی خود را در این زمینه از دست بدهد. در بیانیه خود، شورای حکام تلاش خواهد کرد تا موقعیت خود را در مرز تهدید حفظ کند تا لبه “نقطه درخشان” را حفظ کند، اما این مهم نیست. دلایل مختلفی می توان برای موضع کج روی شورای حکام به ویژه آمریکا و ترویکای اروپایی عنوان کرد. اما آیا چنین احتمالی تهران را مجبور به عقب نشینی خواهد کرد؟ همچنین آیا تهران باید با توجه به عمق هشدارها، توصیهها و تهدیدهای پنهان موجود در قطعنامه نهایی، به پیامدهای وضعیت فعلی نگاه کند؟ آیا موضع اخیر آژانس در قبال تهران فرصتی عالی برای یافتن راهی برای خروج از بن بست کنونی از طریق ابتکارات جدید دیپلماتیک فراهم می کند؟
شکی نیست که ایران از زمان مذاکرات وین به تدریج به آژانس بین المللی انرژی اتمی نزدیک شده است و پس از آن بازگشت به شورای امنیت سازمان ملل خطرناک است. این روند که برجام را مسدود می کند و شرایط سخت تر و سخت تری را بر اقتصاد کشور تحمیل می کند، بدون ابتکارات لازم برای رهایی از تبعات این وضعیت برای تهران آسان نخواهد بود. تجربه گفتگوهای طولانی با نمایندگان جامعه بین المللی در وین که منجر به موافقتنامه شورای امنیت سازمان ملل در سال 2015 و سال های بعد برای احیای این توافق شد، به خوبی نکات کلیدی در این زمینه را نشان می دهد. بنابراین، اگر تهران اراده ای برای دستیابی به توافق داشته باشد، باید ابتکارات خود را برای گشایش گره های کلیدی و تعیین کننده ارائه کند. غلبه بر نقطه جوش برای هیچ مهمانی ایده آل نیست.